چند پارتی از کوک
چند پارتی از کوک
پارت ۴
ویو ا/ت
داشتم گریه میکردم که یهو چشمام سنگین شد و خوابیدم دیگه خبری از کوک نداشتم
ویو کوک
ا/ت دیدم که دیگه جوابمو نداد منم چون عصبی بودم تو عمارت نموندم برا همین رفتم به بار
.....
تو بار بودم خیلی نوشیدنی خورده بودم ساعت و نگا کردم دیدم ساعت ۳ پس تصمیم گرفتم برم خونه ولی با این وضع نمیتونستم رانندگی کنم برا همین گوشیم رو برداشتم به بادیگاردام زنگ زدم تا اینکه اونا بیان منم تصمیم گرفتم کمی هم نوشیدنی بخورم رویه مبل نشسته بودم که یه هر*ه اومد نشست روی پاهام هلش دادم ولی نرفت
&ددی نمیخوای یه شب خوب داشته باشیم؟
_برو کنار ببینم
&عه ددی بیا دیگه بریم خونه تو
چون منم مست بودم قبول کردم بادیگاردام اومدن و رفیتیم عمارت
.............
&خب ددی به کدوم اتاق بریم ؟(با عشوه و ناز)
-بیا به این اتاق
ویوا/ت
تو خواب یه صدا هایی شنیدم یکی میگفت ددی بریم کدوم اتاق بعد اینکه صدای کوک رو شنیدم زود از خواب پاشدم درو کمی باز کردم با بی صدایی رفتم همه ی اتاقارو دیدم نبودن یکی از اتاقا مونده بود رفتم درو واز کردم
که یهوو.......
خبب اینم از پارت ۴ پارت ۵ پارت آخر 🌷
پارت ۴
ویو ا/ت
داشتم گریه میکردم که یهو چشمام سنگین شد و خوابیدم دیگه خبری از کوک نداشتم
ویو کوک
ا/ت دیدم که دیگه جوابمو نداد منم چون عصبی بودم تو عمارت نموندم برا همین رفتم به بار
.....
تو بار بودم خیلی نوشیدنی خورده بودم ساعت و نگا کردم دیدم ساعت ۳ پس تصمیم گرفتم برم خونه ولی با این وضع نمیتونستم رانندگی کنم برا همین گوشیم رو برداشتم به بادیگاردام زنگ زدم تا اینکه اونا بیان منم تصمیم گرفتم کمی هم نوشیدنی بخورم رویه مبل نشسته بودم که یه هر*ه اومد نشست روی پاهام هلش دادم ولی نرفت
&ددی نمیخوای یه شب خوب داشته باشیم؟
_برو کنار ببینم
&عه ددی بیا دیگه بریم خونه تو
چون منم مست بودم قبول کردم بادیگاردام اومدن و رفیتیم عمارت
.............
&خب ددی به کدوم اتاق بریم ؟(با عشوه و ناز)
-بیا به این اتاق
ویوا/ت
تو خواب یه صدا هایی شنیدم یکی میگفت ددی بریم کدوم اتاق بعد اینکه صدای کوک رو شنیدم زود از خواب پاشدم درو کمی باز کردم با بی صدایی رفتم همه ی اتاقارو دیدم نبودن یکی از اتاقا مونده بود رفتم درو واز کردم
که یهوو.......
خبب اینم از پارت ۴ پارت ۵ پارت آخر 🌷
۱۴.۵k
۱۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.