خب پارت ۱۱
خب پارت ۱۱
ویو ات
با بدن درد داشتم حاضر میشدم که کوک عوضی در زد _بیبی زود تر بیا بریم
+ب باشه _زود و لباس باز نپوش
+چشم _افرین بیبی گرل
ویو ات
لباسم پوشیدم امید وارم که ته چیزیش نشده باشه
>تو راه >
هیچ حرفی نزدیم تا اینکه گوشی کوک زنگ خورد
ویو کوک
الو سرد
اها سردد
اوک تمام گفت و گو
رسیدن به عمارت
اعضا اومده بودن
مادر بزرگ کوک و پدر بزرگ کوک
مادر و پدر کوک
و خواهر کوک
+س سلام
_سلام
همه سلام
و
بیا پایین
بخدا میزارم بوسسس
ویو ات
با بدن درد داشتم حاضر میشدم که کوک عوضی در زد _بیبی زود تر بیا بریم
+ب باشه _زود و لباس باز نپوش
+چشم _افرین بیبی گرل
ویو ات
لباسم پوشیدم امید وارم که ته چیزیش نشده باشه
>تو راه >
هیچ حرفی نزدیم تا اینکه گوشی کوک زنگ خورد
ویو کوک
الو سرد
اها سردد
اوک تمام گفت و گو
رسیدن به عمارت
اعضا اومده بودن
مادر بزرگ کوک و پدر بزرگ کوک
مادر و پدر کوک
و خواهر کوک
+س سلام
_سلام
همه سلام
و
بیا پایین
بخدا میزارم بوسسس
۳.۹k
۲۷ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.