سناریو
_____وقتی لباس باز میپوشی_______
نامی : این چیه پوشیدی برو عوض کن
ات : تو کی هستی که به من دستور میدی
نامی: من دوست پسرتم بهت دستور میدم
ات : باشه بابا جو نگریتت
جین: اگه خاستی پسرا رو جذب کنی غلط کردی از من هندسام تر پیدا نمیشه برو عوض کن زود زود
ات : نمیکنم نمیخام
جین: فک کردی میوفتم به پات منم باهات قهرم
ات : باشه بابا حوصله ناز کردن ندارم
شوگا از خواب پاشد دید ات لباس باز پوشیده
شوگا : این چیه پوشیدی برو عوض کن
ات: چیه مشکلیه ؟
شوگا : اره مشکله میخای پسرا جذبت شن برو عوض کن با داد
ات : با باشه با ترس
هوپی : فرشتم زندگیم
ات : بله
هوپی: میشه عوض کنی به خاطر من
ات : باشه
جیمین : بیب
ات: بله
جیمین : برو عوض کن خیلی بازه
ات : نکنم ؟
جیمین: تا عصبانی نشدم برو عوض کن با داد
ات : باشه اه
ته : بیب میشه بمونی خونه هات
ات : ته کار دارم
ته : نه خانم کیم براید بغلت کرد بردت اتاق ...... بقیش با ذهن منحرفتون
کوک : میدونستی باید این لباس هارو به من بپوشی
ات : نه من این لباس هارو دوس دارم
کوک : اگه دوس داری برو تخت
نامی : این چیه پوشیدی برو عوض کن
ات : تو کی هستی که به من دستور میدی
نامی: من دوست پسرتم بهت دستور میدم
ات : باشه بابا جو نگریتت
جین: اگه خاستی پسرا رو جذب کنی غلط کردی از من هندسام تر پیدا نمیشه برو عوض کن زود زود
ات : نمیکنم نمیخام
جین: فک کردی میوفتم به پات منم باهات قهرم
ات : باشه بابا حوصله ناز کردن ندارم
شوگا از خواب پاشد دید ات لباس باز پوشیده
شوگا : این چیه پوشیدی برو عوض کن
ات: چیه مشکلیه ؟
شوگا : اره مشکله میخای پسرا جذبت شن برو عوض کن با داد
ات : با باشه با ترس
هوپی : فرشتم زندگیم
ات : بله
هوپی: میشه عوض کنی به خاطر من
ات : باشه
جیمین : بیب
ات: بله
جیمین : برو عوض کن خیلی بازه
ات : نکنم ؟
جیمین: تا عصبانی نشدم برو عوض کن با داد
ات : باشه اه
ته : بیب میشه بمونی خونه هات
ات : ته کار دارم
ته : نه خانم کیم براید بغلت کرد بردت اتاق ...... بقیش با ذهن منحرفتون
کوک : میدونستی باید این لباس هارو به من بپوشی
ات : نه من این لباس هارو دوس دارم
کوک : اگه دوس داری برو تخت
۱۰.۱k
۱۸ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.