The greatest loves start with hate?
The greatest loves start with hate?
آیا بزرگ ترین عشق ها با تنفر شروع میشه؟
Part: ۱۷
• فصل۱
+...عم باوشه
*پرش زمانی به رستوران
گارسون:چی میل دارید؟
جونگکوک:استیک
ا/ت: برای منم یه استیک لطف کنین
گارسون: حتما
_:خب خانم وکیل اوضاع چطوره؟
+:خوبه همچی روبه راهه
_:اوهوم
+:معنیه تتوی روی دستت چیه؟
_:(با یکم مکث)چشمای تیزی داری
+:(لبخند)
_:این تتو رو من و چندتا از دوستام باهم وقتی پسر بچه بودیم زدیم
+:عا..قشنگه(بخند)
(ا/ت توی ذهنش: قشنگ معلومه داره میپیچونه، راجب من چی فکر کرده؟رو سرم شاخ دارم؟)
*پرش زمانی به بعد خودن غذاشون
+:خب من میرم حساب کنم برمیگردم
_:اوهوم
ویو ا/ت*
+:ببخشید میشه صورت حساب مارو بیارید
گارسون: پرداخت شده حساب شما
+:عام..مطمئنید؟کی پرداخت کرده؟
گارسون: همون عاقایی که همراه شما بودن دیگه
+:عا ممنون
ا/ت توی ذهنش: چرا این کارو کرد؟مگه خودش نگفت میخاد مهمون من باشه؟اصن کی رفت؟سبحان الله👽
ویو ا/ت*
دیدم بیرون رستوران وایساده و با یه لبخند ژکوند نگام میکنه، رفتم پیشش
+:مگه قرار نبود مهمون من باشین
_:....
آیا بزرگ ترین عشق ها با تنفر شروع میشه؟
Part: ۱۷
• فصل۱
+...عم باوشه
*پرش زمانی به رستوران
گارسون:چی میل دارید؟
جونگکوک:استیک
ا/ت: برای منم یه استیک لطف کنین
گارسون: حتما
_:خب خانم وکیل اوضاع چطوره؟
+:خوبه همچی روبه راهه
_:اوهوم
+:معنیه تتوی روی دستت چیه؟
_:(با یکم مکث)چشمای تیزی داری
+:(لبخند)
_:این تتو رو من و چندتا از دوستام باهم وقتی پسر بچه بودیم زدیم
+:عا..قشنگه(بخند)
(ا/ت توی ذهنش: قشنگ معلومه داره میپیچونه، راجب من چی فکر کرده؟رو سرم شاخ دارم؟)
*پرش زمانی به بعد خودن غذاشون
+:خب من میرم حساب کنم برمیگردم
_:اوهوم
ویو ا/ت*
+:ببخشید میشه صورت حساب مارو بیارید
گارسون: پرداخت شده حساب شما
+:عام..مطمئنید؟کی پرداخت کرده؟
گارسون: همون عاقایی که همراه شما بودن دیگه
+:عا ممنون
ا/ت توی ذهنش: چرا این کارو کرد؟مگه خودش نگفت میخاد مهمون من باشه؟اصن کی رفت؟سبحان الله👽
ویو ا/ت*
دیدم بیرون رستوران وایساده و با یه لبخند ژکوند نگام میکنه، رفتم پیشش
+:مگه قرار نبود مهمون من باشین
_:....
۲.۷k
۱۵ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.