عشق خوناشامی من پارت ۱۳
عشق خوناشامی من پارت ۱۳
ویو جونگوک:
توی اتاق کارم بودم که یه نفر در زد جان دستیارم بود
جان: آقا یه نامه اومده
جونگکوک: خیلی خب بزار رو میز
جان: چشم (گذاشت روی میز)با اجازه(رفت بیرون )
جونگکوک: نامه رو باز کردم یه کارت دعوت بود یه مهمونی که یکی از شریک هام برگذار کرده بود و گفته بود با پارتنر بریم و توی بار برگذار میشد
قطعا تنها گزینه ا/ت هست
فلش بک به بعد از تمام شدن کار جونگکوک
جونگکوک: کارم که تموم شد از اتاقم اومدم بیرون داشتم میرفتم که یادم اومد باید به ا/ت برای فردا شب بگم که آماده بشه
پس رفتم سمت اتاقش درش رو زدم و رفتم داخل
جونگکوک: سلام ا/ت
ا/ت: سلام چیزی شده
جونگکوک: خب راستش یکی از شریکام یه مهمونی گرفته و من رو هم دعوت کرده و گفته با پارتنرتون بیاید میشه تو با من بیای؟
ا/ت: چرا که نه(از خدا خواسته)
جونگکوک: ممنون لباس و هر چیزی که لازم داشتی داخل اتاق هست اگر چیز دیگهای هم لازم داشتی بهم بگو
ا/ت: باشه ممنون
جونگکوک: پس برای فردا شب آماده باش
ا/ت: باشه
جونگکوک رفت بیرون
حمایت
لایک
کامنت
ویو جونگوک:
توی اتاق کارم بودم که یه نفر در زد جان دستیارم بود
جان: آقا یه نامه اومده
جونگکوک: خیلی خب بزار رو میز
جان: چشم (گذاشت روی میز)با اجازه(رفت بیرون )
جونگکوک: نامه رو باز کردم یه کارت دعوت بود یه مهمونی که یکی از شریک هام برگذار کرده بود و گفته بود با پارتنر بریم و توی بار برگذار میشد
قطعا تنها گزینه ا/ت هست
فلش بک به بعد از تمام شدن کار جونگکوک
جونگکوک: کارم که تموم شد از اتاقم اومدم بیرون داشتم میرفتم که یادم اومد باید به ا/ت برای فردا شب بگم که آماده بشه
پس رفتم سمت اتاقش درش رو زدم و رفتم داخل
جونگکوک: سلام ا/ت
ا/ت: سلام چیزی شده
جونگکوک: خب راستش یکی از شریکام یه مهمونی گرفته و من رو هم دعوت کرده و گفته با پارتنرتون بیاید میشه تو با من بیای؟
ا/ت: چرا که نه(از خدا خواسته)
جونگکوک: ممنون لباس و هر چیزی که لازم داشتی داخل اتاق هست اگر چیز دیگهای هم لازم داشتی بهم بگو
ا/ت: باشه ممنون
جونگکوک: پس برای فردا شب آماده باش
ا/ت: باشه
جونگکوک رفت بیرون
حمایت
لایک
کامنت
۱۳.۲k
۲۲ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.