بچا شرط ها نرسید ولی من میزارم حیح عا راستی بجای [:] این
بچا شرط ها نرسید ولی من میزارم حیح عا راستی بجای [:] این جلو اسما نقطه میزارم
Part6ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویو نامجون
از فنساین داشتیم بر میگشتیم خونه که کوک و تهیونگ دعواشون بود سر این بود که ته شیرموز کوک و خورده بود
اتمام ویو نامجون
ویو خونه
هوپی. هممون خسته بودیم چون تو تمام اتاق ها یک حمام و دستشویی بود هممون یه دوش ده مینی گرفتیم
کوک. منو ته دعوا کردیم چون اون شیرموز منو خورده بود منم تصمیم گرفتم انتقام بگیرم ولی شب
ویو شب(اقا به شماها چ که اونا تا شب چیکار کردن مگه ماها فوضولیم؟🤣)(اقا من با فیک خدمم دعوا دارم🤣)
ویو کوک. شب شد و من هم میخاستم انتقام بگیرم از اونجایی که ته هر روز صبح صورتشو با فوم شست و شو میشوره رفتم داخلش فلفل ریختم و داخل لوسیونش(بچا اگر خونده باشی همه اعضا از عطر استفاده میکنن یه جوز ته و نامی ولی شوگا 7 تا عطر داره بگذریم) یه عطری ریختم که ته ازش بدش میاد و یه تیشرتشو پاره کردم و در شامپو بدنش مایع ظرف شویی ریختم اون فقط یه شیر موزم رو خورد(لعنت بر ذهن منحرف) ولی من به اندازه 500 تا شیر موز ضرر بهش رسوندم خب میخاست شیر موزمو نخره(منحرفا اون نوشیدنیو میگه)رفتم خابیدم
اتمام ویو کوک
کوک. صبح شد دیدم داره صدای داد تهیونگ میاد وقتی رفتم دیدم صورتش فرمز عه دیدم فوم شست و شو تو دستشه فهمیدم اولی ج داد (ج همون جواب عه.)
ویو ته. صبح بیدار شدم مثل عادت همیشگیم رفتم صورتمو بشورم بعد که فم رو زدم صورتم احساس کردم صورتم سوخت سری شستم رفتم سراغ یخچال یه بسته ماست و شیر بردم پای ظرف شویی اشپز خونه سری تمامش رو ریختم رو صورم میدونستم کار کوک عه ولی گفتم اشکال نداره چون شیر موزش رو خوردم ولی بعدش رفتم حمام احساس کردم یه بویی میده شامپو بدنم بو کردم با مایع ظرف شویی میداد میدونستم کار کوک عه ولی چون اخرش بود و داشت تموم میشدچیزی نگفتم وقتی اودم بیرون لوسینم رو زدم(لوسیون رو رو لباس نمیزنن) رفتم سر کمدم تا لباس بپوشم و با جیزی ک دیدم احساس کردم کل اموالمو کشیدن بالا میدونستم کار کوکه یع لحظه یه بویی خورد مشامم فهمیدم همون عطریه که بدم میاد رفتم سر لوسیونم رو باز کردم دیدم ارع کار این کوک پدصگه(شرمنده جی کی) و رفتم سراغ کمد دوباره چشمام رو بستم یواش باز کردم که شاید الکی باشه ولی نه واقعی بود دیدم لباسم جر وا جر شده بغض کردم نشستم یه گوشه و مث این بچه 2 ساله گریع کردم جین اومد تو پرسید چی شده لباس رو بهش نشون دادم گفت این همون لباشی نیس که برندش گوچی عه
ته. چرا هقق
جین. اشکار نداره داداش بیا تو اتاقم کارت دارم(لعنت بر ذهن منحرف.)
ته. رفتم تو اتاق جین که دیدم ...
عه بچا شرمنده دیگه نمیتونم ارسال کنم ایشالا بازم میزارم
Part6ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویو نامجون
از فنساین داشتیم بر میگشتیم خونه که کوک و تهیونگ دعواشون بود سر این بود که ته شیرموز کوک و خورده بود
اتمام ویو نامجون
ویو خونه
هوپی. هممون خسته بودیم چون تو تمام اتاق ها یک حمام و دستشویی بود هممون یه دوش ده مینی گرفتیم
کوک. منو ته دعوا کردیم چون اون شیرموز منو خورده بود منم تصمیم گرفتم انتقام بگیرم ولی شب
ویو شب(اقا به شماها چ که اونا تا شب چیکار کردن مگه ماها فوضولیم؟🤣)(اقا من با فیک خدمم دعوا دارم🤣)
ویو کوک. شب شد و من هم میخاستم انتقام بگیرم از اونجایی که ته هر روز صبح صورتشو با فوم شست و شو میشوره رفتم داخلش فلفل ریختم و داخل لوسیونش(بچا اگر خونده باشی همه اعضا از عطر استفاده میکنن یه جوز ته و نامی ولی شوگا 7 تا عطر داره بگذریم) یه عطری ریختم که ته ازش بدش میاد و یه تیشرتشو پاره کردم و در شامپو بدنش مایع ظرف شویی ریختم اون فقط یه شیر موزم رو خورد(لعنت بر ذهن منحرف) ولی من به اندازه 500 تا شیر موز ضرر بهش رسوندم خب میخاست شیر موزمو نخره(منحرفا اون نوشیدنیو میگه)رفتم خابیدم
اتمام ویو کوک
کوک. صبح شد دیدم داره صدای داد تهیونگ میاد وقتی رفتم دیدم صورتش فرمز عه دیدم فوم شست و شو تو دستشه فهمیدم اولی ج داد (ج همون جواب عه.)
ویو ته. صبح بیدار شدم مثل عادت همیشگیم رفتم صورتمو بشورم بعد که فم رو زدم صورتم احساس کردم صورتم سوخت سری شستم رفتم سراغ یخچال یه بسته ماست و شیر بردم پای ظرف شویی اشپز خونه سری تمامش رو ریختم رو صورم میدونستم کار کوک عه ولی گفتم اشکال نداره چون شیر موزش رو خوردم ولی بعدش رفتم حمام احساس کردم یه بویی میده شامپو بدنم بو کردم با مایع ظرف شویی میداد میدونستم کار کوک عه ولی چون اخرش بود و داشت تموم میشدچیزی نگفتم وقتی اودم بیرون لوسینم رو زدم(لوسیون رو رو لباس نمیزنن) رفتم سر کمدم تا لباس بپوشم و با جیزی ک دیدم احساس کردم کل اموالمو کشیدن بالا میدونستم کار کوکه یع لحظه یه بویی خورد مشامم فهمیدم همون عطریه که بدم میاد رفتم سر لوسیونم رو باز کردم دیدم ارع کار این کوک پدصگه(شرمنده جی کی) و رفتم سراغ کمد دوباره چشمام رو بستم یواش باز کردم که شاید الکی باشه ولی نه واقعی بود دیدم لباسم جر وا جر شده بغض کردم نشستم یه گوشه و مث این بچه 2 ساله گریع کردم جین اومد تو پرسید چی شده لباس رو بهش نشون دادم گفت این همون لباشی نیس که برندش گوچی عه
ته. چرا هقق
جین. اشکار نداره داداش بیا تو اتاقم کارت دارم(لعنت بر ذهن منحرف.)
ته. رفتم تو اتاق جین که دیدم ...
عه بچا شرمنده دیگه نمیتونم ارسال کنم ایشالا بازم میزارم
۳.۲k
۰۸ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.