بیست و هشت
کوک ـ خوب سویونگ فیلم تموم شد بریم بخوابیم
سویونگ ـ خوب بریم
کوکو سویونگ رفتن تو ی اتاق
سویونگ ـ کوک بیا دیگه داری چیکار می کنی
کوک هیچی دارم میام
بعدش کوک و سویونگ تو ی اغوش هم خوابیدن
از زبان سویونگ ـ صبح با برخورد نور خورشید به صورتمبیدار شدم دیدم کوک مثل یه بانی کوچولو جولوم خوابیده وای توی این لحظه دلم می خواست بوسه ای بر لباش بزارم
کوک ـ خوب بزار چرا نمی زاری
سویونگ ـ عه کی تو بیدتر شدی
کوک ـ همون موقعی که تو بیدار شدی
خوب حالا ببوستم
بعدش هم سویونگ بوسه ی نرمی بر روی لب های کوک گذاشت
سویونگ ـ خوب دیگه بریم یه چیزی بخوریم که دارم میمیرم
کوک ـ اوکی ولی تو چرا این چند وقت این قدر شکمو شدی
سو یونگ ـ اولن که من شکمو نیست
دومن من گشنمه مگه من چقدر شام خوردم که الا گشنم نباشه سومن به تو چه بدو برو برام یه چیزی درست کپ
کوک ـ مگه تو خانم خونه نیستی تو برو صبحانه درست کن
سویونگ ـ اصلا تو چرا سر کار نمی ری همش خونه ای
کوک ـ چرا بحث رو عوض می کنی ما داستیم در باره ی یه چیز دیگه صحبت می کردی
سویونگ ـ خوب بریم
کوکو سویونگ رفتن تو ی اتاق
سویونگ ـ کوک بیا دیگه داری چیکار می کنی
کوک هیچی دارم میام
بعدش کوک و سویونگ تو ی اغوش هم خوابیدن
از زبان سویونگ ـ صبح با برخورد نور خورشید به صورتمبیدار شدم دیدم کوک مثل یه بانی کوچولو جولوم خوابیده وای توی این لحظه دلم می خواست بوسه ای بر لباش بزارم
کوک ـ خوب بزار چرا نمی زاری
سویونگ ـ عه کی تو بیدتر شدی
کوک ـ همون موقعی که تو بیدار شدی
خوب حالا ببوستم
بعدش هم سویونگ بوسه ی نرمی بر روی لب های کوک گذاشت
سویونگ ـ خوب دیگه بریم یه چیزی بخوریم که دارم میمیرم
کوک ـ اوکی ولی تو چرا این چند وقت این قدر شکمو شدی
سو یونگ ـ اولن که من شکمو نیست
دومن من گشنمه مگه من چقدر شام خوردم که الا گشنم نباشه سومن به تو چه بدو برو برام یه چیزی درست کپ
کوک ـ مگه تو خانم خونه نیستی تو برو صبحانه درست کن
سویونگ ـ اصلا تو چرا سر کار نمی ری همش خونه ای
کوک ـ چرا بحث رو عوض می کنی ما داستیم در باره ی یه چیز دیگه صحبت می کردی
۸.۵k
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.