زندگی با یک مافیا 🖤🙂
p15
( یاع یاع کاور جدید )
همینطور تو افکارم غرق شده بودم که صدای هوپ منو از افکارم بیرون کشید
هوپ : به چی فکری میکنی ؟
هوپ : نیم ساعت دارم صدات میزنم !
شوگا : من ……… من ……… اگه اگه نتونم ات رو نجات بدم ؟
شوگا : اون همیشه اونجا گیر میفته
شوگا : و به من لعنت میفرسته
هوپ : شوگا با خودت اینطوری نکن
هوپ : مخواستم خبر خوب بدم بهت
شوگا : بنظرت الان چیزی میتونه حال من رو خوب کنه ؟
شوگا : فکر کن عشق آینده رو بخواطر کشتن خودت به اسارت گرفتن
شوگا : حتی اگه به قیمت جون من تموم شه
شوگا : من حاضرم اون زنده بمونه ! اون تمام زندگی منه
شوگا : پس بدون زندگیم من چیزی ندارم که بخوام بابتش خوشحال باشم
هوپ : اووووو آقای مین شاعر شد !
هوپ : اوک من فقط میخواستم بگم یه راه واسه نجات ات پیدا کردیم
و به سمت در حرکت کرده
شوگا : چی ؟ هوپ راست میگی ؟
هوپ : مگه میتونم به خطر ناک ترین مافیا دروغ بگم ؟
شوگا : * خنده * نه !
هوپ : بیا بیرون نقشه رو برات بگم
شوگا : اوک
هوپ : خب نگاه کن * درحال توضیح دادن نقشه به شوگا *
شوگا : اها
هوپ : پس مرور میکنیم
هوپ : تو دزدکی وارد قصر میشی من یه خدمتکار تو اون خونه دارم که جاسوسی میکنه واسه ما الان گفت اجوما خونه نیست پس وقتی وارد خونه شدی
هوپ : به سمت آشپز خونه میری از تو پیش بند اجوما کلید اتاق ات رو درمیان چون در حال حاظر اجوما یادش رفته کلید رو از تو پیشبندش دراره
هوپ : به سمت اتاق ات حرکت میکنی و کلید هارو امتحان میکنی تا کلید درست رو پیدا کنی بعد از پیدا کردن کلید درست در رو باز میکنی
هوپ : توی همین ساعت یکی از بادیگاردا از خواب بیدار میشه پس با ات از پنجره پایین میاین و سوار ماشین میشین و فراررررررر
شوگا : چه دقیق خدمتکار همه چیز رو بهت گفته حتی ساعت خواب بادیگاردا و ساعت بیدار شدنشون !
هوپ : حیح :)
خ
م
ا
ر
ی
بچه ها حمایت هاتون کم شده فکر میکنم فیک رو دوست ندارین !
۴۳ تا فالور بعد ۸ تا لایک بزور ؟
من واقعا دارم بهتون کم لایک میگم وگرنه اگه زیاد میگفتم الان پارت ۱۰ هم رد نکرده بودی !
حالا برای پارت بعد :
لایک : ۵ تا
کامنت : ۳ تا
بای بای تا پارت بعد ❤️🫶🏻
( یاع یاع کاور جدید )
همینطور تو افکارم غرق شده بودم که صدای هوپ منو از افکارم بیرون کشید
هوپ : به چی فکری میکنی ؟
هوپ : نیم ساعت دارم صدات میزنم !
شوگا : من ……… من ……… اگه اگه نتونم ات رو نجات بدم ؟
شوگا : اون همیشه اونجا گیر میفته
شوگا : و به من لعنت میفرسته
هوپ : شوگا با خودت اینطوری نکن
هوپ : مخواستم خبر خوب بدم بهت
شوگا : بنظرت الان چیزی میتونه حال من رو خوب کنه ؟
شوگا : فکر کن عشق آینده رو بخواطر کشتن خودت به اسارت گرفتن
شوگا : حتی اگه به قیمت جون من تموم شه
شوگا : من حاضرم اون زنده بمونه ! اون تمام زندگی منه
شوگا : پس بدون زندگیم من چیزی ندارم که بخوام بابتش خوشحال باشم
هوپ : اووووو آقای مین شاعر شد !
هوپ : اوک من فقط میخواستم بگم یه راه واسه نجات ات پیدا کردیم
و به سمت در حرکت کرده
شوگا : چی ؟ هوپ راست میگی ؟
هوپ : مگه میتونم به خطر ناک ترین مافیا دروغ بگم ؟
شوگا : * خنده * نه !
هوپ : بیا بیرون نقشه رو برات بگم
شوگا : اوک
هوپ : خب نگاه کن * درحال توضیح دادن نقشه به شوگا *
شوگا : اها
هوپ : پس مرور میکنیم
هوپ : تو دزدکی وارد قصر میشی من یه خدمتکار تو اون خونه دارم که جاسوسی میکنه واسه ما الان گفت اجوما خونه نیست پس وقتی وارد خونه شدی
هوپ : به سمت آشپز خونه میری از تو پیش بند اجوما کلید اتاق ات رو درمیان چون در حال حاظر اجوما یادش رفته کلید رو از تو پیشبندش دراره
هوپ : به سمت اتاق ات حرکت میکنی و کلید هارو امتحان میکنی تا کلید درست رو پیدا کنی بعد از پیدا کردن کلید درست در رو باز میکنی
هوپ : توی همین ساعت یکی از بادیگاردا از خواب بیدار میشه پس با ات از پنجره پایین میاین و سوار ماشین میشین و فراررررررر
شوگا : چه دقیق خدمتکار همه چیز رو بهت گفته حتی ساعت خواب بادیگاردا و ساعت بیدار شدنشون !
هوپ : حیح :)
خ
م
ا
ر
ی
بچه ها حمایت هاتون کم شده فکر میکنم فیک رو دوست ندارین !
۴۳ تا فالور بعد ۸ تا لایک بزور ؟
من واقعا دارم بهتون کم لایک میگم وگرنه اگه زیاد میگفتم الان پارت ۱۰ هم رد نکرده بودی !
حالا برای پارت بعد :
لایک : ۵ تا
کامنت : ۳ تا
بای بای تا پارت بعد ❤️🫶🏻
۱۰.۴k
۱۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.