تکپارتی
#تکپارتی
#درخواستی
#چانگبین
#استری_کیدز
*وقتی درباره خیان حرف میزنی و تا یه هفته قهر میکنه و...
رو تخت کنار چانگبین دراز کشیده بودی و تو گوشیت بودی یهو یه فکری به ذهنت اومد و رو به چانگبین کردی که داشت بازی میکرد
+چانگبین
_هوم
+میگم تاحالا شده بخوای به من خیانت کنی؟!
گوشیشو گذاشت روی عسلی کنار تخت و رو به تو کرد و با جدیت تمام گفت
_واقعا تو فکر میکنی من بهت خیانت میکنم ؟!چقدرم که بهم اعتماد داری
+چانگبین فقط یه سوال پرسیدم حالا نه یا اره
_نه،من عاشق توهم دیوونه اصلا کسی هست از تو خوشگلتر باشه خر
ولی من حس کردم ناراحت شده
فلش بک به یه هفته بعد
این یه هفته چانگبین باهام قهر کرده نکنه بخاطر اون حرفی بود که بهش زدم
مثل بچه هاستتت
شب بود ساعت ۱ شب بود چانگبین هنوز نیومده بود میخواستی بلند شی و بری آب بخوری که صدای قدم کسی اومد و بعد به جای قبلیت برگشتی و خودت رو به خواب زدی
در اتاق باز شد و با بالا پایین شدن تخت فهمیدی چانگبین اومده خونه
عجب آقا بالاخره اومد
_میدونم بیداری
خیلی بوی الکل میداد
بلند شدم و و سرمو به تاج تخت تکیه دادم و بهش نگاه کردم و گفتم
+چیکار کنم تو خب قهری
_ا.ت خب توهم تهمت زدی اصلا من قهرم
مثل بچه ها سرشو اونور کرد و منم نزدیکش شده
+جون عضله هات قهری؟!
_چیکار عضله های من داری مگه خودت ناموس نداری
+میخنده
قهر نکن دیگه
_به شرطی که لبامو یه بوس ابداری بکنی
+اوکی
لباشو سطحی بوسیدم
_نه اینجوری نمیشه
اومد نزدیکت و بوسه ی فرانسوی رو شروع کردی و بگم بعدش تا ۱ ماه نتونستی راه بری دیگه خودت میدونی چرا
به خوبی و خوشی زندگی کردن
End😈💀
#درخواستی
#چانگبین
#استری_کیدز
*وقتی درباره خیان حرف میزنی و تا یه هفته قهر میکنه و...
رو تخت کنار چانگبین دراز کشیده بودی و تو گوشیت بودی یهو یه فکری به ذهنت اومد و رو به چانگبین کردی که داشت بازی میکرد
+چانگبین
_هوم
+میگم تاحالا شده بخوای به من خیانت کنی؟!
گوشیشو گذاشت روی عسلی کنار تخت و رو به تو کرد و با جدیت تمام گفت
_واقعا تو فکر میکنی من بهت خیانت میکنم ؟!چقدرم که بهم اعتماد داری
+چانگبین فقط یه سوال پرسیدم حالا نه یا اره
_نه،من عاشق توهم دیوونه اصلا کسی هست از تو خوشگلتر باشه خر
ولی من حس کردم ناراحت شده
فلش بک به یه هفته بعد
این یه هفته چانگبین باهام قهر کرده نکنه بخاطر اون حرفی بود که بهش زدم
مثل بچه هاستتت
شب بود ساعت ۱ شب بود چانگبین هنوز نیومده بود میخواستی بلند شی و بری آب بخوری که صدای قدم کسی اومد و بعد به جای قبلیت برگشتی و خودت رو به خواب زدی
در اتاق باز شد و با بالا پایین شدن تخت فهمیدی چانگبین اومده خونه
عجب آقا بالاخره اومد
_میدونم بیداری
خیلی بوی الکل میداد
بلند شدم و و سرمو به تاج تخت تکیه دادم و بهش نگاه کردم و گفتم
+چیکار کنم تو خب قهری
_ا.ت خب توهم تهمت زدی اصلا من قهرم
مثل بچه ها سرشو اونور کرد و منم نزدیکش شده
+جون عضله هات قهری؟!
_چیکار عضله های من داری مگه خودت ناموس نداری
+میخنده
قهر نکن دیگه
_به شرطی که لبامو یه بوس ابداری بکنی
+اوکی
لباشو سطحی بوسیدم
_نه اینجوری نمیشه
اومد نزدیکت و بوسه ی فرانسوی رو شروع کردی و بگم بعدش تا ۱ ماه نتونستی راه بری دیگه خودت میدونی چرا
به خوبی و خوشی زندگی کردن
End😈💀
۱.۳k
۰۸ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.