تک پارتی از جیهوپ(غمگین)
توجه توجه... این فیک، دارای نوشته های عنی میباشد. اگر مشکل قلبی دارید، نخونید🙂💔
_چاگیا... صبح شده پاشو.
+من بیدار بودم منتظر بودم که تو بیدار شی و به جای عکست به خودت نگاه کنم.
_من حالا اینجام. نگام کن تا نرفتم.
+چی فک کردی؟ من کل دیشبو داشتم بهت نگاه میگردم ولی تو خواب بودی!
_واقعا دیشبو بخاطر من بیدار موندی؟
+اوهوم. آخه خیلی وقت بود ندیدمت. حواسم بهت هستا. دیر به دیر میای بهم سر میزنی.
_چیکار کنم عشقم. کار ریخته سرم.
+اوهوم... ولی تلاشتو بکن که زود به زود بیای پیشم. هوپی؟ هوپی؟ کجا رفتی؟ داشتم باهات حرف میزدما. عاه دوباره این همینجوری غیبش زد.(خنده ی غمگین) یادم نبود... اون نمیتونه خیلی بمونه...(قاب عکسشو برداشت و توی دستش گرفت) یعنی کی میشه برای همیشه پیش هم بمونیم؟ آخه نامرد تو که منو تنها گذاشتیو رفتی! ولی من یه روز میام پیشت نگران نباش...
(فلش بک به 3 سال پیش)
+جیهوپ؟
_جونم عشقم؟
+اگه من بمیرم تو چیکار میکنی؟
_خدانکنه.
+خب همه ی ادما بالاخره یه روزی میمیرن دیگه. شاید من زود تر از تو مردم. اگه زود تر مردم تو چیکار میکنی؟
_خب من... خودمو میکشم.
+راست میگی؟
_اوهوم. دلیل زندگی من تویی. اگه آدم دلیلی برای زندگی نداشته باشه، زنده میمونه؟ نه.
+من بگم اگه تو بمیری چیکار میکنم؟
_اوهوم بگو.
+هیچکاری نمیکنم. چون تو زود تر از من نمیمیری!
_(خنده) از کجا معلوم؟ شاید من زود تر مردم.
+نه خیر ما باهم میمیریم.
_باشه باشه.
+جیهوپ میای بریم شهربازی؟
_مگه بچه ای؟
+چه ربطی دارع؟ آره اصلا من بچم و دلم شهربازی میخواد. بابایی منو میبری شهربازییی؟
_(خنده) باشه ساینشاینم. بریم.
+تو بهترین بابای دنیایی!
_(خنده) ولی تو بدترین بچه ی دنیایی!
+یااااا(خنده)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
_ا.ت! ا.ت کجا رفتی؟ حالا گم میشیا.
+نه من اینجام. مواظبم. بیا شهربازی اون ور خیابونه.
_تو برو منم الان میام.
+باشه.(داشته از خیابون رد میشده که یه ماشین با سرعت داره به طرفش میاد)
ا.ت یه لحظه صحنه ی آهسته دید و منتظر مرگ بود ولی اصلا دردی رو حس نکرد! چشماشو باز کردم و با صحنه ای که دید قلبش دیگه نمیزد. جیهوپ ا.تو هول داده بود و و ماشین به جیهوپ زده بود.
+(جیغ) جیهوپ... جیهوپ التماست میکنم چشماتو باز کن... جیهوپ... خواهش میکنم... زنگ بزنید اورژانس... جیهوپ توروخدا چشماتو باز کن.
_ا... ا.ت.
+جیهوپ... جیهوپ چشماتو باز نگه دار.
_(خنده ی خسته) دیدی؟ دیدی من زود تر مردم؟ بعد از من زندگی کن و خوشبخت شو!
+فقط خفه شو باشه؟
_دوست دارم...
+نه جیهوپ چشماتو نبند. خواهش میکنم. زنگ زدین اورژانس؟.....
(پایان فلش بک)
اون منو تنها گذاشت و رفت... ولی دیگه نمیتونم... زندگی بدون اون بی معنیه...(تیغ رو برداشته و روی رگش گذاشته) خسته شدم از بس با قاب عکست حرف زدم... حالا میام پیشت و تا ابد به خوبی و خوشی زندگی میکنیم... عاهههه... چه حس خوبی... اون موقع که داشتی میمردی این حسو داشتی؟ واقعا عالیه... خونه ی عزیزم خدا نگهدارت و همچنین زندگی بدون جیهوپ خداحافظ... جیهوپ اومدم پیشت پس کجایی؟
_من اینجام(عصبی)
+سلام عشقم... حالت خوبه؟ 3 سال بود بغلت نکرده بودم.(میخواست بغلش کنه که جیهوپ پسش زد)
+چته؟ میخوام بغلت کنم.
_مگه تو به من قول ندادی که زندگی کنیو خوشبخت شی؟
+من اون موقع خوشبخت نبودم. الان خوشبختم.
_واقعا؟
+(خنده) آره... راستی بهت نگفتم... بعد تو، توی تیمارستان بستریم کردن. من هی بهشون میگفتم هوپی من زندس ولی اونا باور نمیکردن. حالا اون زن دیوونه هه کجاس ببینه من الان پیش عشقمم؟
_(خنده) ولشون کن... بیا خوش باشیم... توی اون دنیا که نتونستیم ولی بیا اینجا جبرانش کنیم!
+پایم...
و اونا توی اون دنیا، زندگی خوبی رو آغاز کردن...
_چاگیا... صبح شده پاشو.
+من بیدار بودم منتظر بودم که تو بیدار شی و به جای عکست به خودت نگاه کنم.
_من حالا اینجام. نگام کن تا نرفتم.
+چی فک کردی؟ من کل دیشبو داشتم بهت نگاه میگردم ولی تو خواب بودی!
_واقعا دیشبو بخاطر من بیدار موندی؟
+اوهوم. آخه خیلی وقت بود ندیدمت. حواسم بهت هستا. دیر به دیر میای بهم سر میزنی.
_چیکار کنم عشقم. کار ریخته سرم.
+اوهوم... ولی تلاشتو بکن که زود به زود بیای پیشم. هوپی؟ هوپی؟ کجا رفتی؟ داشتم باهات حرف میزدما. عاه دوباره این همینجوری غیبش زد.(خنده ی غمگین) یادم نبود... اون نمیتونه خیلی بمونه...(قاب عکسشو برداشت و توی دستش گرفت) یعنی کی میشه برای همیشه پیش هم بمونیم؟ آخه نامرد تو که منو تنها گذاشتیو رفتی! ولی من یه روز میام پیشت نگران نباش...
(فلش بک به 3 سال پیش)
+جیهوپ؟
_جونم عشقم؟
+اگه من بمیرم تو چیکار میکنی؟
_خدانکنه.
+خب همه ی ادما بالاخره یه روزی میمیرن دیگه. شاید من زود تر از تو مردم. اگه زود تر مردم تو چیکار میکنی؟
_خب من... خودمو میکشم.
+راست میگی؟
_اوهوم. دلیل زندگی من تویی. اگه آدم دلیلی برای زندگی نداشته باشه، زنده میمونه؟ نه.
+من بگم اگه تو بمیری چیکار میکنم؟
_اوهوم بگو.
+هیچکاری نمیکنم. چون تو زود تر از من نمیمیری!
_(خنده) از کجا معلوم؟ شاید من زود تر مردم.
+نه خیر ما باهم میمیریم.
_باشه باشه.
+جیهوپ میای بریم شهربازی؟
_مگه بچه ای؟
+چه ربطی دارع؟ آره اصلا من بچم و دلم شهربازی میخواد. بابایی منو میبری شهربازییی؟
_(خنده) باشه ساینشاینم. بریم.
+تو بهترین بابای دنیایی!
_(خنده) ولی تو بدترین بچه ی دنیایی!
+یااااا(خنده)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
_ا.ت! ا.ت کجا رفتی؟ حالا گم میشیا.
+نه من اینجام. مواظبم. بیا شهربازی اون ور خیابونه.
_تو برو منم الان میام.
+باشه.(داشته از خیابون رد میشده که یه ماشین با سرعت داره به طرفش میاد)
ا.ت یه لحظه صحنه ی آهسته دید و منتظر مرگ بود ولی اصلا دردی رو حس نکرد! چشماشو باز کردم و با صحنه ای که دید قلبش دیگه نمیزد. جیهوپ ا.تو هول داده بود و و ماشین به جیهوپ زده بود.
+(جیغ) جیهوپ... جیهوپ التماست میکنم چشماتو باز کن... جیهوپ... خواهش میکنم... زنگ بزنید اورژانس... جیهوپ توروخدا چشماتو باز کن.
_ا... ا.ت.
+جیهوپ... جیهوپ چشماتو باز نگه دار.
_(خنده ی خسته) دیدی؟ دیدی من زود تر مردم؟ بعد از من زندگی کن و خوشبخت شو!
+فقط خفه شو باشه؟
_دوست دارم...
+نه جیهوپ چشماتو نبند. خواهش میکنم. زنگ زدین اورژانس؟.....
(پایان فلش بک)
اون منو تنها گذاشت و رفت... ولی دیگه نمیتونم... زندگی بدون اون بی معنیه...(تیغ رو برداشته و روی رگش گذاشته) خسته شدم از بس با قاب عکست حرف زدم... حالا میام پیشت و تا ابد به خوبی و خوشی زندگی میکنیم... عاهههه... چه حس خوبی... اون موقع که داشتی میمردی این حسو داشتی؟ واقعا عالیه... خونه ی عزیزم خدا نگهدارت و همچنین زندگی بدون جیهوپ خداحافظ... جیهوپ اومدم پیشت پس کجایی؟
_من اینجام(عصبی)
+سلام عشقم... حالت خوبه؟ 3 سال بود بغلت نکرده بودم.(میخواست بغلش کنه که جیهوپ پسش زد)
+چته؟ میخوام بغلت کنم.
_مگه تو به من قول ندادی که زندگی کنیو خوشبخت شی؟
+من اون موقع خوشبخت نبودم. الان خوشبختم.
_واقعا؟
+(خنده) آره... راستی بهت نگفتم... بعد تو، توی تیمارستان بستریم کردن. من هی بهشون میگفتم هوپی من زندس ولی اونا باور نمیکردن. حالا اون زن دیوونه هه کجاس ببینه من الان پیش عشقمم؟
_(خنده) ولشون کن... بیا خوش باشیم... توی اون دنیا که نتونستیم ولی بیا اینجا جبرانش کنیم!
+پایم...
و اونا توی اون دنیا، زندگی خوبی رو آغاز کردن...
۲۰.۱k
۱۶ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.