دخترک مغرور🧬♥️

دخترک مغرور🧬♥️

پارت ۵۹
arslwn
ارسلان : امیر نمیشه اسرار نکن
پانیذ : ارسلان خواهش میکنم
ارسلان : باید به مامانم پول بدم پانیذ تو راحت داری زندگی میکنی من باید خرج مامانمو بدم
پانیذ : ارسلان من بهت پول میدم فقط تو استراحت کن
ارسلان:  نمیخام
امیر :  اه ارسلان لجبازی نکن
ارسلان:  اصن من لجباز من نمیخام استراحت کنم اصن میخام بمیرم جون خودمه بع شما چه
امیر : تو غلط کردی که میخای بمیری مگ دست خودته
دیانا : ارسلان خواهش میکنم
ممد : اگه گوش نکنی به مامانت میگم به قرآن اون موقع خودتیو مامانت
ارسلان : ممد نمیتونم من اونقدری پول ندارم که بخام یه هفته استراحت کنم و با اون پول زندگی کنم
امیر : مگه تو توی خونه ی من نیسی
مامانتم که خونه خالته
دیگ چه مشکلی داری
ارسلان : تا آخر عمرم که نمیتونم پیش تو باشم
امیر : کی گفته تو تا آخر عمرت پیش منی
ارسلان : اهههه
امیر : به هفتس
ارسلان : خب خب
محراب:  آفرین دیگ تموم شد
ارسلان : بریم خونه
حالم از بیمارستان بهم خورد
امیر:  دکتر گف سرمت تموم شه مرخصی
ارسلان : هوففف باشه
بعد چند دیقه مرخص شدم رفتیم خونه ....
ادامه دارد...