تک پارتی جیمینـــ
شروع داستان، با بیدار شدن از بهترین خوابی که میتونستم ببینم، اونم با صدای رعد و برقی ک هیچوقت ازش خوشم نمیومد...وقتی ساعت دو شب بیدار میشم ینی قرار نیست بخوابم...مثل همیشه بعد از نیم ساعت زل زدن ب دیوار تاریک دوباره اورثینک کردم...جدیدا هرشب اورثینک میکنم...قبلنا اون پیشم بود و بغلم میکرد، ولی الان هم نیست، هم دلیل اورثینکام خودش شده...یکی از هودیاشو پوشیدم، سوییچ و برداشتم و سوار ماشین شدم...نمیدونم چجوری گواهینامه گرفتن ولی فاز اونی ک بهم گواهینامه داد و دوست دارم...کلا ب رانندگی کردنم اعتمادی نیست، چ برسه ب رانندگی تو این وقت شب...همین اول کاری نزدیک بود با ی هیجده چرخ تصادف کنم، ادامشو خدا ب خیر کنه...
ش-شت...ت-ت-ترمزم بریده...
.
.
.
ز-زدم؟!...اینجا ک هیچی نبود...خیلی راحت میتونم خون و از شیشه ماشین ببینم...
*بعد از روشن کردن فلش گوشیش، اروم از ماشین پیاده شد...کل کفشش خونی شده بود...با دیدن جسم بیجون روبه روش حالش تغییر کرد...جسم اصلا کنار ماشین هم نبود...حداقل ده متر فاصله داشت...و-ولی ی چیز اضافی هم کنار جسم دیده میشد، ک ن تنها زنده بود، بلکه با حسی بی تفاوت ب ات زل زده بود...فقط یکم از چشماش خون میومد و چماق خونی توی دستش بود...مشخص بود ات با جسم برخورد نکرده بود...کاملا معلوم بود ک ی نفر دیگه با چماق ب سرجسم ضربه زده..."حالتون خوبه؟!" ات، بعد از گفتن حرفش دستشو سمت سر مرد برد تا چشم اسیب دیدشو ببینه...مرد سریعا سمت ات میره و فکشو و تو دستاش قفل میکنه، زمزمه هایی ک میکرد خوب شنیده میشد... *
+ج-جیمین؟!...
_عاقبت کسی ک بهت نگاه میکنه همینه!!...
ش-شت...ت-ت-ترمزم بریده...
.
.
.
ز-زدم؟!...اینجا ک هیچی نبود...خیلی راحت میتونم خون و از شیشه ماشین ببینم...
*بعد از روشن کردن فلش گوشیش، اروم از ماشین پیاده شد...کل کفشش خونی شده بود...با دیدن جسم بیجون روبه روش حالش تغییر کرد...جسم اصلا کنار ماشین هم نبود...حداقل ده متر فاصله داشت...و-ولی ی چیز اضافی هم کنار جسم دیده میشد، ک ن تنها زنده بود، بلکه با حسی بی تفاوت ب ات زل زده بود...فقط یکم از چشماش خون میومد و چماق خونی توی دستش بود...مشخص بود ات با جسم برخورد نکرده بود...کاملا معلوم بود ک ی نفر دیگه با چماق ب سرجسم ضربه زده..."حالتون خوبه؟!" ات، بعد از گفتن حرفش دستشو سمت سر مرد برد تا چشم اسیب دیدشو ببینه...مرد سریعا سمت ات میره و فکشو و تو دستاش قفل میکنه، زمزمه هایی ک میکرد خوب شنیده میشد... *
+ج-جیمین؟!...
_عاقبت کسی ک بهت نگاه میکنه همینه!!...
۱۸.۵k
۲۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.