استاد توی درسش گفت :بهترین سالهای عمرم را درآغوش زنی گذرا
استاد توی درسش گفت :بهترین سالهای عمرم را درآغوش زنی گذراندم که همسرم نبود!طلبه های حاضر در مسجد همه تعجب کردند.بعد استاد ادامه دادبله ،در آغوش مادرم تربیت شدم!
همه تکبیر گفتندوتوی چشم خیلیها اشک جمع شد.
یکی از شاگردان رفت توی خونه دیدهمسرش توی آشپز خانه داره قیمه حاضرمیکنه،بهش گفت :بهترین سالهای عمرم رو توی آغوش زنی گذروندم که همسرم نبود!
زن گفت :چی!!!!؟
ومردقبل ازاینکه حرفشو کامل کنه از هوش رفت. و هنوز به خاطر هاونی که به سرش خورده به هوش نیومده!
۶۰۱
۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.