سناریو
درخواستی
تی اکس تی
وقتی نصفه شبی میخواستی از خونه فرار کنی که مچتو گرفتن .
یونجون : کجا به این زودی
ا.ت : یونجون ..من ...م..ن
یونجون : هی من مانتو نگه دار برای وقتی که روی تختی
سوبین : اهم اهم
ا.ت : سو....بی.....ن
سوبین : بله، حالا کجا میخواستی تشریف ببرید خانم خانما
ا.ت : هیچ .......جا ......فق.....ط میخواستم هو.....ا بخورم
سوبین : عه میخوای من هوا رو تو اتاق روی تخت نشونت بدم
بومگیو : ( یهو پشت سرت ظاهر میشه )
بومگیو : چوی ا.ت فکر کنم راه دستشویی رو گم کردین
ا.ت : بومگیو .....من فقط میخواستم
بومگیو : ببند گمشو اتاق
تهیون : به سلامتی کجا
ا.ت : ببخشید
تهیون : فقط یه راهی داره
ا.ت : چی
تهیوت : بدو برو اتاق تا بفهمی
هیونینگ کای : چطورین خانم ا.ت
ا.ت : هیونینگ کای
هیونینگ کای : بله منم
ا.ت : ببین فقط میخواستم برم پیاده روی
هیونینگ کای : چرا به من نمیگی تازشم قراره رو تخت پیاده روی کنیم وایسا
بای بای
درخواست بدین سناریو
تی اکس تی
وقتی نصفه شبی میخواستی از خونه فرار کنی که مچتو گرفتن .
یونجون : کجا به این زودی
ا.ت : یونجون ..من ...م..ن
یونجون : هی من مانتو نگه دار برای وقتی که روی تختی
سوبین : اهم اهم
ا.ت : سو....بی.....ن
سوبین : بله، حالا کجا میخواستی تشریف ببرید خانم خانما
ا.ت : هیچ .......جا ......فق.....ط میخواستم هو.....ا بخورم
سوبین : عه میخوای من هوا رو تو اتاق روی تخت نشونت بدم
بومگیو : ( یهو پشت سرت ظاهر میشه )
بومگیو : چوی ا.ت فکر کنم راه دستشویی رو گم کردین
ا.ت : بومگیو .....من فقط میخواستم
بومگیو : ببند گمشو اتاق
تهیون : به سلامتی کجا
ا.ت : ببخشید
تهیون : فقط یه راهی داره
ا.ت : چی
تهیوت : بدو برو اتاق تا بفهمی
هیونینگ کای : چطورین خانم ا.ت
ا.ت : هیونینگ کای
هیونینگ کای : بله منم
ا.ت : ببین فقط میخواستم برم پیاده روی
هیونینگ کای : چرا به من نمیگی تازشم قراره رو تخت پیاده روی کنیم وایسا
بای بای
درخواست بدین سناریو
۷.۸k
۲۰ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.