فیک Dilemma یونگی پارت ۱
ویو ا.ت
آلارم گوشیمو برا بار پنجم خاموش کردم..
وایسا! چی؟ برا بار پنجم؟؟
هول شدمو با پتو از رو تخت سر خوردم
با برخورد بدنم ب کاشی سرد ب خودم اومدم
بلند شدم و به ساعت نگاه کردم
"۱۰:۳۰"
بازم دیر میرسم
ی تکونی ب خودم دادم و بسمت کمد رفتم
یونیفورم مدرسمو ور داشتم با دست چروکاشو باز کردم
_بازم یادم رف اتوش کنم
لباسامو در آوردم و یونیفورمم ر پوشیدم
نگاهی ب خودم توی آینه انداختم
-فک نکنم بتونم صبونه بخورم
موهامو ت اینه مرتب کردمو ب طرف کاناپه ی قدیمیم رفتمو کیفمو ورداشتم
سریع درو باز کردم و کفشام ر پوشیدم
درو بستم و با سرعت از پله ها پایین اومدم
(پرش زمانی ب مدرسه)
ویو سوم شخص
نفس نفس میزد ، ازین که بالاخره ب مدرسه رسیده بود لبخندی زد
وارد مدرسه شدو باید دوباره از پله ها بالا میرفت
نفسشو فوت کرد و دباره از پله ها بالا رفت
________________________
آلارم گوشیمو برا بار پنجم خاموش کردم..
وایسا! چی؟ برا بار پنجم؟؟
هول شدمو با پتو از رو تخت سر خوردم
با برخورد بدنم ب کاشی سرد ب خودم اومدم
بلند شدم و به ساعت نگاه کردم
"۱۰:۳۰"
بازم دیر میرسم
ی تکونی ب خودم دادم و بسمت کمد رفتم
یونیفورم مدرسمو ور داشتم با دست چروکاشو باز کردم
_بازم یادم رف اتوش کنم
لباسامو در آوردم و یونیفورمم ر پوشیدم
نگاهی ب خودم توی آینه انداختم
-فک نکنم بتونم صبونه بخورم
موهامو ت اینه مرتب کردمو ب طرف کاناپه ی قدیمیم رفتمو کیفمو ورداشتم
سریع درو باز کردم و کفشام ر پوشیدم
درو بستم و با سرعت از پله ها پایین اومدم
(پرش زمانی ب مدرسه)
ویو سوم شخص
نفس نفس میزد ، ازین که بالاخره ب مدرسه رسیده بود لبخندی زد
وارد مدرسه شدو باید دوباره از پله ها بالا میرفت
نفسشو فوت کرد و دباره از پله ها بالا رفت
________________________
۲.۴k
۱۰ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.