عشق جذاب کوکی🖇🤍(پارت⁴)
(صبح ساعت⁸.³⁰)
صبح زود بیدار شدم و میخواستم برم پایین تو حال که یهو کوک بیدار شد
کوک: کجا
تو: برم پایین صبحانه درست کنم
کوک:یه لحظه بیا بشین
تو: باش
رفتی پیش کوک نشستی
کوک: میخوام یه چیزی بهت بگم
تو: بگو
کوک:امممم خب چطوری بگم ر..ونو م..ن
دستشو گرفتی و گفتی آروم باش
کوک یه نفس عمیق کشید
کوک: خب رونو من دوست دارم میخوام دوس دخترم شی
تو: امممم باید بهش فکر کنم
کوک: فقط زود تر جواب بده
تو: امممم باشه
کوک اومد جلو بغلت کرد
رفتین پایین و میز صبحانه رو چیدی که اعضا اومدن
جین: خوشگل خانم چیکار کرده واو که چقدر گشنمه
جیمین: من که دیگه طاقت ندارم بیاید بخورید دیگه گشنمه
همه تایید کردن و صبحونه رو خوردن و رفتن تو حال توهم ظرفا رو جمع کردی و رفتی پیششون نشستی
جین: نظرتون چیه بازی کنیم
همه با سر تایید کردن
جین: خب رونو من برات بازی رو توضیح میدم ما به دوتا گروه تقسیم میشیم و نفری ده تا باد کنک میگیریم و توش آب میریزیم هر گره باید یه گروه دیگه رو بزنه حالا متوجه شدی
تو: آره
جین: خب حالا دسته بندی کنیم
رونو.کوک.جیمین.تهیونگ.گروه اول
جین.جیهوپ.شوگا.نامجون.گروه دوم
شروع کردیم به بازی کردن و حدود ۱ ساعت داشتیم بازی میکردیم که خسته شدیم و رفتیم لباسامونو عوض کردیم
ناهار رو آوردی چیدی رو میز و اومدن خوردن و بعد خوردن بهم کمک کردن تا سفره رو جمع کنم و رفتن تو هم ظرف هارو شستی و گذاشتی سر جاشون و رفتی کنارشون نشستی
جیهوپ: بیاید فیلم ببینید
همه با سر تایید کردن
جیهوپ: فیلم طنز ببینیم
جین: آره
تو: فیلم ترسناک ببینیم
کوک: منم موافقم
و فیلم ترسناک رو پخش کردن و داشتیم میدیدیم یه بچه اومد دنبال خرگوشش تو جنگل که یهو همه جا تاریک شد و آن از پشت درخت اومد بیرون و بچه رو گرفت و تیکه تیکه کرد گذاشت تو کیسه برد خونه ی مامان و باباش
همه ترسیدن و تو داشتی میخندیدی که جیهوپ فیلم رو قعط کرد
جیهوپ: رونو چطوری میخندی وقتی بچرو تیکه تیکه کرد
تو: 😂😂😂😂وای دلم😂😂😂چقدر خنده دار بود(تو فیلم ترسناک رو مثل فیلم طنز میبینی اصلا نمیترسی)
جیهوپ یه فیلم خنده دار پخش کرد و داشتیت میدیدین که شب شد و رفتین شام خوردین و رفتین تو اتاقا که بخوابین و تو و کوک هم رفتین تو اتاق
کوک: اممم هنوز به درخواستم فکر نکردی
تو: چرا فکر کردم
کوک: خب حالا بگو دوست دخترم میشی یا نه؟
تو: خب خب منم دوست دارم دوست دخترت میشم
با این حرفت کوک بغلت گرفت و لباتو بوسید یکم شوکه شدی ولی طبیعیه گذاشتت رو تخت و کوک بغلت کرد و خوابیدین
کوک: شب بخیر عشقم
تو: شب بخبر
صبح زود بیدار شدم و میخواستم برم پایین تو حال که یهو کوک بیدار شد
کوک: کجا
تو: برم پایین صبحانه درست کنم
کوک:یه لحظه بیا بشین
تو: باش
رفتی پیش کوک نشستی
کوک: میخوام یه چیزی بهت بگم
تو: بگو
کوک:امممم خب چطوری بگم ر..ونو م..ن
دستشو گرفتی و گفتی آروم باش
کوک یه نفس عمیق کشید
کوک: خب رونو من دوست دارم میخوام دوس دخترم شی
تو: امممم باید بهش فکر کنم
کوک: فقط زود تر جواب بده
تو: امممم باشه
کوک اومد جلو بغلت کرد
رفتین پایین و میز صبحانه رو چیدی که اعضا اومدن
جین: خوشگل خانم چیکار کرده واو که چقدر گشنمه
جیمین: من که دیگه طاقت ندارم بیاید بخورید دیگه گشنمه
همه تایید کردن و صبحونه رو خوردن و رفتن تو حال توهم ظرفا رو جمع کردی و رفتی پیششون نشستی
جین: نظرتون چیه بازی کنیم
همه با سر تایید کردن
جین: خب رونو من برات بازی رو توضیح میدم ما به دوتا گروه تقسیم میشیم و نفری ده تا باد کنک میگیریم و توش آب میریزیم هر گره باید یه گروه دیگه رو بزنه حالا متوجه شدی
تو: آره
جین: خب حالا دسته بندی کنیم
رونو.کوک.جیمین.تهیونگ.گروه اول
جین.جیهوپ.شوگا.نامجون.گروه دوم
شروع کردیم به بازی کردن و حدود ۱ ساعت داشتیم بازی میکردیم که خسته شدیم و رفتیم لباسامونو عوض کردیم
ناهار رو آوردی چیدی رو میز و اومدن خوردن و بعد خوردن بهم کمک کردن تا سفره رو جمع کنم و رفتن تو هم ظرف هارو شستی و گذاشتی سر جاشون و رفتی کنارشون نشستی
جیهوپ: بیاید فیلم ببینید
همه با سر تایید کردن
جیهوپ: فیلم طنز ببینیم
جین: آره
تو: فیلم ترسناک ببینیم
کوک: منم موافقم
و فیلم ترسناک رو پخش کردن و داشتیم میدیدیم یه بچه اومد دنبال خرگوشش تو جنگل که یهو همه جا تاریک شد و آن از پشت درخت اومد بیرون و بچه رو گرفت و تیکه تیکه کرد گذاشت تو کیسه برد خونه ی مامان و باباش
همه ترسیدن و تو داشتی میخندیدی که جیهوپ فیلم رو قعط کرد
جیهوپ: رونو چطوری میخندی وقتی بچرو تیکه تیکه کرد
تو: 😂😂😂😂وای دلم😂😂😂چقدر خنده دار بود(تو فیلم ترسناک رو مثل فیلم طنز میبینی اصلا نمیترسی)
جیهوپ یه فیلم خنده دار پخش کرد و داشتیت میدیدین که شب شد و رفتین شام خوردین و رفتین تو اتاقا که بخوابین و تو و کوک هم رفتین تو اتاق
کوک: اممم هنوز به درخواستم فکر نکردی
تو: چرا فکر کردم
کوک: خب حالا بگو دوست دخترم میشی یا نه؟
تو: خب خب منم دوست دارم دوست دخترت میشم
با این حرفت کوک بغلت گرفت و لباتو بوسید یکم شوکه شدی ولی طبیعیه گذاشتت رو تخت و کوک بغلت کرد و خوابیدین
کوک: شب بخیر عشقم
تو: شب بخبر
۲۱.۵k
۲۱ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.