میراث ابدی۲ 💜پــارت۷💜 کپ👇

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شوگا: با این دو تا تک به تک بجنگ.
جیهان بهمون نگاه کرد..........
جیهان: چشم قربان.
رفتیم وسط اول من باهاش جنگیدم. مساوی شدیم. بوگوم هم مساوی شد. واقعا جنگجوی ماهری بود جیهان.......
شوگا: خوبه. فردا ساعت 9صبح اینجا باشید. انتخابات گارد انجام میشه.
نامجون: باشههههه.
شوگا به نامجون نگاه کرد.........
شوگا: چطور شد نظرتو عوض کردی؟!
لبخندی زد.......
نامجون: بخاطر جانگکوک و بوگوم.
شوگا: باشه. فردا اینجا میبینمتون.
نامجون: باشه ما رفتیم.
از پایگاه خارج شدیم........
نامجون: خب بریم یکمی پایتختو بهتون نشون بدم.
ــ باشه
رفتیم به جایی که شبیه غذاخوری بود. رو میز نشستیم...........
نامجون: خاله برامون برنج و نوشیدنی بیار.
خانومه: چشم.
غذامونو آوردن. شروع کردیم به خوردن غذا.......
نامجون: در چه حد مست میشید؟
بوگوم: چطوو؟
نامجون: یکی از امتحانای گارد هست. تا حالا خیلیا از این امتحان افتادن.
بوگوم: تقریبا بعد از مست میشیم ولی کنترلمونو از دست نمیدیم.
نامجون: اوه پس تفاهم داریم. منم اینطوریم.
ــ اوهوم. ما ماهی یبار مینوشیم چون واسه قدرت مردانه ایم ضرر داره تا حالا در اطرافیانمون که همسن ما بودن بر اثر نوشیدن زیاد مرده.
نامجون: برادرم اصلا نمینوشه قبل اینکه وارد گارد بشه خیلی مینوشید ولی دیگه نمینوشه.
بوگوم: خیلی جدی و مغرور بود.
نامجون: آره. قبلا اینطوری نبود.
ـ
ـ
.
.
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره 💜
#میراث_ابدی #میراث_ابدی۲