فقط خواهرو برادر بودیم پارت 83
سلامممم . خوبید چخبرا؟
اینم پارت جدید ، لایک و کامنت یادتون نره 😊
اسلاید دو هم جناب جک هست البته اسم اصلیشو نمیدونم .
________
ماشین
ات: عکسم خیلی خوب افتاده .
چان: الان دیگه خواهرم نیستی
ات: نه نیستم
چان: حالا میتونیم راحت باشیم؟
ات: نمیدونم مونده به جنتلمن بودن تو .
چان: نظرت چیه بریم یه جایی مثل هتل؟ 😈
ات: اون دیگه زیادیه برگردیم کره بعد
چان: پس میخوای منو بکشی با این جذابیتتت.
دختر با هوم کشیده و اغو.اگرانه جواب داد ولی نمیفهمید که تو پایین ت.نه پسر چی میشه .
چان: کاری نکن چانی کوچولو بیدارشه.
ات: هنوز براش اماده نیستم .
هان: خب میتونیم بریم یااا این چیه ؟
هان دقیقا چیزی که دید بود رو نمیتونست هضم کنه ، چان دستشو یه طرف ات ستون کرده بود و ات هم یقه چان رو در دست گرفته بود .
ات: اعمم چیزه فقط بریم وضعیت قرمزه .
چان: چیزی شده بهت؟ واییی فراموش کردم صبح داروهات یادم رفت .
هان: دارو؟
ات: نه ربطی به دارو نداره باید هرچه زودتر برسم خونه .
چان: باشه .
هان: میخوای بریم دکتر ؟
ات: نه ممنون .
بین راه هیچکس حرفی نمیزد که همه با صدای گوشی ات به خودت امد .
ات: جک؟
چان: اون دیگه کدوم خریه ؟
جک پسر دورگه امریکایی و کره ای بود ، بغل دستی ات ، پسری جذاب و خوشتیپ و کمی رفتار دخترونه ای داشت تقریبا همه دخترای کلاس رو درک میکرد و خیلی باهوش بود مسله های فیزیک رو درعرض 3 ثانیه حل میکرد .
ات: انیووو جک ؟ چخبر پسر ؟
ما چان رو داریم که مث چی به ات زل زده!😑😅
جک: هلووو خبرای خاصی ندارم ازتو چخبر؟
ات: منم اومدم لندن .
جک: رفتی لندن اونم بدون من؟
ات: اره ☺
جک: قهر کردم .
ات: وویییی گربمون قهر کرد .
جک: از فلیکس چخبر؟
ات: بگو دیگه بخاطر من زنگ نزدی بلکه بخاطر کراشت زنگ زدی .
چان: دیگه صبرم لبریز شد و با صدای بلند گفتم اتتتتت رسیدیم .
جک: شتتتت اون صدای برادرت بود؟
ات: نه پسر همسایه بود 😅😅
جک: به فلیکس بگو به تل نگاه کنه!
ات: نمیگم .
جک: لجباز شد بازم .
چان: اتتت یه حرف رو دوبار تکرار نمیکنن.
اینم پارت جدید ، لایک و کامنت یادتون نره 😊
اسلاید دو هم جناب جک هست البته اسم اصلیشو نمیدونم .
________
ماشین
ات: عکسم خیلی خوب افتاده .
چان: الان دیگه خواهرم نیستی
ات: نه نیستم
چان: حالا میتونیم راحت باشیم؟
ات: نمیدونم مونده به جنتلمن بودن تو .
چان: نظرت چیه بریم یه جایی مثل هتل؟ 😈
ات: اون دیگه زیادیه برگردیم کره بعد
چان: پس میخوای منو بکشی با این جذابیتتت.
دختر با هوم کشیده و اغو.اگرانه جواب داد ولی نمیفهمید که تو پایین ت.نه پسر چی میشه .
چان: کاری نکن چانی کوچولو بیدارشه.
ات: هنوز براش اماده نیستم .
هان: خب میتونیم بریم یااا این چیه ؟
هان دقیقا چیزی که دید بود رو نمیتونست هضم کنه ، چان دستشو یه طرف ات ستون کرده بود و ات هم یقه چان رو در دست گرفته بود .
ات: اعمم چیزه فقط بریم وضعیت قرمزه .
چان: چیزی شده بهت؟ واییی فراموش کردم صبح داروهات یادم رفت .
هان: دارو؟
ات: نه ربطی به دارو نداره باید هرچه زودتر برسم خونه .
چان: باشه .
هان: میخوای بریم دکتر ؟
ات: نه ممنون .
بین راه هیچکس حرفی نمیزد که همه با صدای گوشی ات به خودت امد .
ات: جک؟
چان: اون دیگه کدوم خریه ؟
جک پسر دورگه امریکایی و کره ای بود ، بغل دستی ات ، پسری جذاب و خوشتیپ و کمی رفتار دخترونه ای داشت تقریبا همه دخترای کلاس رو درک میکرد و خیلی باهوش بود مسله های فیزیک رو درعرض 3 ثانیه حل میکرد .
ات: انیووو جک ؟ چخبر پسر ؟
ما چان رو داریم که مث چی به ات زل زده!😑😅
جک: هلووو خبرای خاصی ندارم ازتو چخبر؟
ات: منم اومدم لندن .
جک: رفتی لندن اونم بدون من؟
ات: اره ☺
جک: قهر کردم .
ات: وویییی گربمون قهر کرد .
جک: از فلیکس چخبر؟
ات: بگو دیگه بخاطر من زنگ نزدی بلکه بخاطر کراشت زنگ زدی .
چان: دیگه صبرم لبریز شد و با صدای بلند گفتم اتتتتت رسیدیم .
جک: شتتتت اون صدای برادرت بود؟
ات: نه پسر همسایه بود 😅😅
جک: به فلیکس بگو به تل نگاه کنه!
ات: نمیگم .
جک: لجباز شد بازم .
چان: اتتت یه حرف رو دوبار تکرار نمیکنن.
۲۲۶
۰۲ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.