ʚFOR YOUɞ
ʚFOR YOUɞ
ʚPART_¹²ɞ
جیمین: حالا خودت برو
ات: میترسم
جیمین: نترس من اینجام
ات: باش
شروع کردم رفتن باحال بود اما یلحظه ترسیدم و داشتم میرفتم زیر آب که جیمین گرفتتم
جیمین: چی شد
(از کمرش گرفتتشه و چسوبندتش به خودش)
ات: ها... ترسیدم
جیمین: نترس باشه
ات: ب... باشه
این سری جیمینم باهام اومد که نترسم خیلی خوب بود
1ساعت بعد
از استخر اومدیم و نوبتی رفتیم حموم اول من رفتم بعدش جیمین تا جیمین میومد لباس هامو پوشیدم ساعت 4:30 بود جیمینم اومد من رومو کردم اونور لباس پوشید بعدش زقت رو میز کار منم رفتم رو تخت دراز کشیدم رفتم تو گوشیم فیلم دیدم می خندیدم گریه میکردم جیمینم بر می گشت به نشانه تاسف سر تکون میداد که فیلم تموم شد ساعت 5:30 بود
ات: جیمین
جیمین: هوم
ات: میشه بریم
جیمین: کجا
ات: نمیدونم
جیمین: سر به سرم نزار کار دارم
ات: باشه
با خودم گفتم بزار اذیتش کنم
ات: جیمین
جیمین: هومم
ات: هیچی
جیمین: اوفف
ات: جیمین
جیمین: ها
ات: هیچی
جیمین: اه بسته دیگه رو مخم را نرو(داد) اه(داد)
ات: ب... بخشید(بغض)
جیمین: آفرین
رفت دور کاراش من رفتم زیر پتو بی صدا گریه نیکردم که یهو جیمینم اومد درا کشید
جیمین: بهم پتو بده
ات: هق..... هق......... هق
جیمین: چیکار میکنس
ات:......... هق(گریه بلنددد)
جیمین: وا گریه میکنی... بیا ببینم چته(دست میزنه به دستش)
ات: بهم.. هق... دست... هق نزن(گریه)
جیمسن: چت شده
ات: ولم کن نو چرا رو من داد میزنی اسکل
جیمین: ببین تقصیر خودت بود
ات:(گریه بلند)
جیمین: باشه بابا ببخشید
ات: نمی خوام
جیمین: حیف شد آخه می خواستم با یونا و جونگکوک بریم دیسکو(دیدم هست)
ات: واقعا(ذوق از زیر پتو میاد بیرون)
جیمین: آ دیدی
ات: گولم زدی
جیمین: نه پاشو آماده شو
بلند شدم یه لباس پوشیدم(اسلاید دو) بعدشم اومدم بیرون و جیمین یه تیپ خیلی خفن و جذاب شده بود چی دارم میگم (لباساشون اسلاید بعد) بعد رفتیم دمه اتاق اون دوتا
جیمین: هوییی
یونا: کیه(خواب آلود
جونگکوک: ع........
اگه پارت بعد و الان نوشتم میزارمم
اکه اشتباه تایپی بود بدونید که سری تایپ میکنمم😁
ʚPART_¹²ɞ
جیمین: حالا خودت برو
ات: میترسم
جیمین: نترس من اینجام
ات: باش
شروع کردم رفتن باحال بود اما یلحظه ترسیدم و داشتم میرفتم زیر آب که جیمین گرفتتم
جیمین: چی شد
(از کمرش گرفتتشه و چسوبندتش به خودش)
ات: ها... ترسیدم
جیمین: نترس باشه
ات: ب... باشه
این سری جیمینم باهام اومد که نترسم خیلی خوب بود
1ساعت بعد
از استخر اومدیم و نوبتی رفتیم حموم اول من رفتم بعدش جیمین تا جیمین میومد لباس هامو پوشیدم ساعت 4:30 بود جیمینم اومد من رومو کردم اونور لباس پوشید بعدش زقت رو میز کار منم رفتم رو تخت دراز کشیدم رفتم تو گوشیم فیلم دیدم می خندیدم گریه میکردم جیمینم بر می گشت به نشانه تاسف سر تکون میداد که فیلم تموم شد ساعت 5:30 بود
ات: جیمین
جیمین: هوم
ات: میشه بریم
جیمین: کجا
ات: نمیدونم
جیمین: سر به سرم نزار کار دارم
ات: باشه
با خودم گفتم بزار اذیتش کنم
ات: جیمین
جیمین: هومم
ات: هیچی
جیمین: اوفف
ات: جیمین
جیمین: ها
ات: هیچی
جیمین: اه بسته دیگه رو مخم را نرو(داد) اه(داد)
ات: ب... بخشید(بغض)
جیمین: آفرین
رفت دور کاراش من رفتم زیر پتو بی صدا گریه نیکردم که یهو جیمینم اومد درا کشید
جیمین: بهم پتو بده
ات: هق..... هق......... هق
جیمین: چیکار میکنس
ات:......... هق(گریه بلنددد)
جیمین: وا گریه میکنی... بیا ببینم چته(دست میزنه به دستش)
ات: بهم.. هق... دست... هق نزن(گریه)
جیمسن: چت شده
ات: ولم کن نو چرا رو من داد میزنی اسکل
جیمین: ببین تقصیر خودت بود
ات:(گریه بلند)
جیمین: باشه بابا ببخشید
ات: نمی خوام
جیمین: حیف شد آخه می خواستم با یونا و جونگکوک بریم دیسکو(دیدم هست)
ات: واقعا(ذوق از زیر پتو میاد بیرون)
جیمین: آ دیدی
ات: گولم زدی
جیمین: نه پاشو آماده شو
بلند شدم یه لباس پوشیدم(اسلاید دو) بعدشم اومدم بیرون و جیمین یه تیپ خیلی خفن و جذاب شده بود چی دارم میگم (لباساشون اسلاید بعد) بعد رفتیم دمه اتاق اون دوتا
جیمین: هوییی
یونا: کیه(خواب آلود
جونگکوک: ع........
اگه پارت بعد و الان نوشتم میزارمم
اکه اشتباه تایپی بود بدونید که سری تایپ میکنمم😁
۸.۸k
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.