پایانی غمگین ۱.
همه در مورد رابطه ته و مونا حرف میزدن که معلم وارد کلاس شد و گفت. مشقاتونو در بیارین ، همه نشون دادیم که معلم شروع کرد به املا گفتن، املا که تموم شد زنگ تفریح خورد همه به حیاط رفتن
ویو ات
ات. مونا
مونا. بله
ات. تو با ته تو رابطه ای؟
مونا. نه چطور
ات. همه میگن هستی
مونا. چرا من از اون خوشم نمیاد
ات. اها
ات خوشحال شد با شنیدن این جمله چون رو ته کراش بود
ویو ته
هعی جین برو مونا رو بیار اینجا، جین رفت مونا رو آورد
مونا. کاری داری؟
ته. تو از من خوشت میاد ؟
مونا. معلومه نه چرا باید خوشم بیاد ؟
ته. همینطوری گفتم میتونی بری
مونا رفت که یک آن
ویو ات
ات. مونا
مونا. بله
ات. تو با ته تو رابطه ای؟
مونا. نه چطور
ات. همه میگن هستی
مونا. چرا من از اون خوشم نمیاد
ات. اها
ات خوشحال شد با شنیدن این جمله چون رو ته کراش بود
ویو ته
هعی جین برو مونا رو بیار اینجا، جین رفت مونا رو آورد
مونا. کاری داری؟
ته. تو از من خوشت میاد ؟
مونا. معلومه نه چرا باید خوشم بیاد ؟
ته. همینطوری گفتم میتونی بری
مونا رفت که یک آن
۲.۹k
۰۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.