وقتی به خاطر خودت ازت جدا میشه...
☆پارت۱☆
*ویو هه سو*(پ ن: آخرش شاده)
تمام خاطراتم از جلوی چشمام رد شد. انقدر سریع که نفهمیدم چطور دنیا برام تاریک شد و به خوابی ابدی رفتم. اگه ازم بپرسن به معجزه باور داری، قطعا جواب بله رو میدم. تنها یک معجزه، دنیا رو میتونه تغییر بده. معجزه منم اونه.... مین یونگی
(فلش بک)
یونگی: چاگیااا خیلی به خودت فشار نیار ، نمیخوام تو و پسرمون آسیب ببینید
هه سو: تو هم گیر دادی به اینکه پسره. کی میدونه شاید دختر باشه.
یونگی: حالا میخواد پسر باشه یا دختر مهم اینه که سلامت باشن.
هه سو: درسته
(تلفن هه سو زنگ خورد)
یونگی: کی داره زنگ میزنه؟
هه سو: نمیدونم. بزار جواب بدم....... الو؟
♧: تو و بچه ات حق زندگی ندارین. از یونگی فاصله بگیر و گرنه کشته میشی. اونم به دست من... دختره هر....(تلفن رو قطع کرد)
یونگی: کی بود؟چرا اینقدر شکه شدی؟
هه سو: آاااا هیچی. چیز خاصی نیست
یونگی: یعنی که هیچی نیست. صورتت از گچ هم سفید تر شده، بعد همچین جوابی میدی.
هه سو: چرا انقدر کشش میدی. گفتم که چیز خاصی نیست. آااا ببین ساعت رو. ساعت ۸ شبه دیگه باید برگردیم خونه.
یونگی: اینبار رو میگذرم اما اگه دفعه بعد اینجوری کنی تا موقعی که جواب درست بهم بدی ولت نمیکنم.
هه سو: باشه بابا. حالا بیا بریم خونه
یونگی: میگم.... میای امشب برای شام بریم رستوران؟
هه سو: باشه:)
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
ادامه دارد...
بلخرهه پس از یه قرن پارت اولش رو براتون گذاشتم😔😂
#bts #army #namjoon #jin #suga #jhope #jimin #taehyung #jk #rm #wwh #agustd #sunshin #mochi #v #golden #seven #purple #korea#seoul #kdrama #kpop #lgbt #anime #wisgoon #تکپارتی #چندپارتی #سناریو #فیک #ویسگون
*ویو هه سو*(پ ن: آخرش شاده)
تمام خاطراتم از جلوی چشمام رد شد. انقدر سریع که نفهمیدم چطور دنیا برام تاریک شد و به خوابی ابدی رفتم. اگه ازم بپرسن به معجزه باور داری، قطعا جواب بله رو میدم. تنها یک معجزه، دنیا رو میتونه تغییر بده. معجزه منم اونه.... مین یونگی
(فلش بک)
یونگی: چاگیااا خیلی به خودت فشار نیار ، نمیخوام تو و پسرمون آسیب ببینید
هه سو: تو هم گیر دادی به اینکه پسره. کی میدونه شاید دختر باشه.
یونگی: حالا میخواد پسر باشه یا دختر مهم اینه که سلامت باشن.
هه سو: درسته
(تلفن هه سو زنگ خورد)
یونگی: کی داره زنگ میزنه؟
هه سو: نمیدونم. بزار جواب بدم....... الو؟
♧: تو و بچه ات حق زندگی ندارین. از یونگی فاصله بگیر و گرنه کشته میشی. اونم به دست من... دختره هر....(تلفن رو قطع کرد)
یونگی: کی بود؟چرا اینقدر شکه شدی؟
هه سو: آاااا هیچی. چیز خاصی نیست
یونگی: یعنی که هیچی نیست. صورتت از گچ هم سفید تر شده، بعد همچین جوابی میدی.
هه سو: چرا انقدر کشش میدی. گفتم که چیز خاصی نیست. آااا ببین ساعت رو. ساعت ۸ شبه دیگه باید برگردیم خونه.
یونگی: اینبار رو میگذرم اما اگه دفعه بعد اینجوری کنی تا موقعی که جواب درست بهم بدی ولت نمیکنم.
هه سو: باشه بابا. حالا بیا بریم خونه
یونگی: میگم.... میای امشب برای شام بریم رستوران؟
هه سو: باشه:)
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
ادامه دارد...
بلخرهه پس از یه قرن پارت اولش رو براتون گذاشتم😔😂
#bts #army #namjoon #jin #suga #jhope #jimin #taehyung #jk #rm #wwh #agustd #sunshin #mochi #v #golden #seven #purple #korea#seoul #kdrama #kpop #lgbt #anime #wisgoon #تکپارتی #چندپارتی #سناریو #فیک #ویسگون
۱۰.۴k
۰۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.