پارت:10💜🫶🏻

پارت:10💜🫶🏻
.
.
جیمین : چون اون قشنگه ، مهربونه ، مثل شما ها نیست و کسی نیست که به دنبال پول باشه و بقیه رو فقط به خاطر پول بخواد
ات ویو
حالا حسم رو به جیمین فهمیدم من عاشق جیمین شده بودم اون الان داشت از من دفاع میکرد ولی نمیدونم این حسم به جیمین دو طرفه هست یا نه
بعد جیمین دست ات رو گرفت و با ات به سمت کلاس میرن کیف هاشون رو میزارن و یعد معلم میاد
ویو ات
تو کلاس بودم نگاه سنگین های یه نفر رو روی خودم حس میکردم سرم رو اون ور اون ور کردم و با جیمین مواجه شدم برق زیبایی داخل چشماش بود (توجه ات کنار جیمین میشینه) بعد از کلاس به سالن غذا خوری رفتیم تا ناهار بخوریم جیمین گفت
جیمین : ات من میرم دست شویی تو منتظر من باش
ات : باشه زود برگرد
جیمین :باشه
بعد جیمین به دست شویی میره و ات روی میزی که فقط جیمین میشینه و اون میز خیلی بهتر از میز بقیه دانش آموزان بود نشسته بود غذا رو آوردن و ات منتظر جیمین بود که یه هو چن تا دختر میان طرفش و میگن
دختر۱:پس جیمین رو از ما میگیری دختره عوضی
و بعد نوشیدنی را داخل غذای ات میریزن و همین جور به ات فهش میدن تمام این مدت ات ساکت بود که یهو یک دختر موهای ات رو میگیره و......
.... ادامه دارد