همه مثل هم 👥

همه مثل هم 👥
پارت 6
الان بهترین موقع برای نصب دوربین ها هست😎 رفتم توی اتاق و چند تا دروبین نصب کردم مو هامو شونه زدم و بیرون اومدم وقتی بیرون اومدم جیسو ازم پرسید
×چرا انقدر طولش دادی؟؟؟🧐
÷میدونی .. اخه.. چیزه موهام زیاد گره خورده بود 😶
×اها بیا پایین شامه حاظره😋
÷اها باشه الان میام👌
خوب شد بخیر گذشت نزدیک بودا 😮‍💨 رفتم سالن غذا خوری که جنی گفت
€دخترا من سیرم میرم توی سالن🚶‍♀️
+باشه اما برات غذا جدا میکنم گشنت شد بخور.
€اوکی تنک 😁
جنی ویو
خب با اینکه کلی گشنم بود گفتم نمیخورم😩 چون میخوام دروبین هارو توی سالن نصب
20مین بعد
خب اونا هم نصب کردم دخترا شام خوردن و اومدن توی سالن که لینا گفت
+دخترا نظرتون چیه فیلم نگاه کنیم 👀
¢باشه اما جچوری فیلم باشه؟؟🤔
+خب ما همش فیل های اکشن یا ترسناک نگاه میکنیم این دفعه غمگین باشه 🤌
همه :اوکی 👌
×راستی ساعت چنده؟؟؟
+ساعت 9:30
×پس چرا یونگی نیومد 😮
+راست میگی اون همیشه ساعت 9 خونه بود😧
∆دخترا شاید کاری براش پیش اومده نگران نباشید😊( یهو تصمیم گرفتم که یونا رو خواهر یونگی کنم😝 )
*راست میگه من خوراکی هارو اوردم 😋
¢خوراکی چی هست ؟؟؟ 🤔
*خب من پاستیل، چیپس ، سوجو، پفک، 🤤
¢کمه 😠
*چی اینهمه چیز خریدم هنوز میگی کمه 🤨
¢اینقدر خسیس نباش ناسلامتی مافیایی😑
*ایششش😓
+انقدر بحث نکنینالان فیلم شروع میشه 😠
*¢باشع😖
(هنوز ویو جنی هست 😄)
داشتیم فیلم نگاه میکردیم فیلم درباره خیانت بود توی اوج فیلم بودم که...
....................................................................
خب اینم از این پارت شاید باورتون نشه اما همش توی فکرم که از این فیک خوشتون میاد یا نه لطفا نظر ها تون رو بگین
شرطا
لایک :5
کامنت:5