پارت ۶
ا.ت: من واقعا نمیتونم تحمل کنم چطور میتونی اینجوری رفتار کنی؟مجبوری همرو از خودت برنجونی؟
جونگکوک:من فقط با بو بدنت عاشق شدم میفهمی(آیا از عشق در نگاه اول خسته شدید؟برید بوش کنید😂😂)
ا.ت:تو دیوونه
جونگکوک:اره اره تو دیوونم کردی
ا.ت:اگه دوسم داری بیخیالم شو
جونگکوک:دوست داشتن؟من دیوونتم دختر تو فک کردی میتونی از دستم در بری؟دیر اومدی میخوای زودم بری پرنسس؟
ا.ت:دیوونه ای؟چه پرنسسی؟چه دوست داشتنی؟چی میگی واسه خودت ؟حتی اگه عاشقت باشم هم نمیشه من یه ندیمم و تو رئیسم فهمیدی؟
جونگکوک:فقط کافیه یه بار زیرم باشی بعدش میتونی بشی ملکه هرچی آدم هست و نیست
ا.ت:ت…تو چی میگی واسه خودت عوضی بی همه چیز فکر کردی من مثل هرzه های دور و برتم؟چه زیر خواbی؟چه ملکه ای ؟چه آدمی؟ تو قطعا دیوونه ای
بعد از تموم شدن حرفم از اتاق بیرون زدم و رفتم پایین
مردک بی همه چیز چطوری میتونی همچین فکری با خودش کنه؟
عوضی بی عمه (فحش جدید🤣👍🏽)
داشتم از پله ها پایین میرفتم
که ایزابل رو دیدم
ایزابل:ا.ت
ا.ت:ایزابل
یهو ایزابل افتاد روی زمین
بلند جیغ زدم:ایزابل
هرچی آدم بود و نبود اومد حتی اون مردک بی عمع(جونگکوک😂)
خانم چوی:وای ایزابل نه!
ا.ت:خانم چوی چیشدهههه(گریه)
خانم چوی بدون توجه به حرفم گفت:باید ببریمش بیمارستان
خانم چوی:هی جیونگ(یکی از راننده ها)ا.ت رو ببر داخل
دستم رو گرفت و برد:چی نه نه نه ولمممم کنید ایزابلللللل(گریه)
ا.ت:ولم کن عوضی
منو برد داخل یه اتاق و در رو قفل کرد:درو باز کنید عوضیا(گریه)
تا چند ساعت بعد فقط جیغ و داد میکردم که همونجا غش کردم(آیا از زندگی رنج میبرید؟جیغ بزنید تا غش کنید)
جونگکوک:من فقط با بو بدنت عاشق شدم میفهمی(آیا از عشق در نگاه اول خسته شدید؟برید بوش کنید😂😂)
ا.ت:تو دیوونه
جونگکوک:اره اره تو دیوونم کردی
ا.ت:اگه دوسم داری بیخیالم شو
جونگکوک:دوست داشتن؟من دیوونتم دختر تو فک کردی میتونی از دستم در بری؟دیر اومدی میخوای زودم بری پرنسس؟
ا.ت:دیوونه ای؟چه پرنسسی؟چه دوست داشتنی؟چی میگی واسه خودت ؟حتی اگه عاشقت باشم هم نمیشه من یه ندیمم و تو رئیسم فهمیدی؟
جونگکوک:فقط کافیه یه بار زیرم باشی بعدش میتونی بشی ملکه هرچی آدم هست و نیست
ا.ت:ت…تو چی میگی واسه خودت عوضی بی همه چیز فکر کردی من مثل هرzه های دور و برتم؟چه زیر خواbی؟چه ملکه ای ؟چه آدمی؟ تو قطعا دیوونه ای
بعد از تموم شدن حرفم از اتاق بیرون زدم و رفتم پایین
مردک بی همه چیز چطوری میتونی همچین فکری با خودش کنه؟
عوضی بی عمه (فحش جدید🤣👍🏽)
داشتم از پله ها پایین میرفتم
که ایزابل رو دیدم
ایزابل:ا.ت
ا.ت:ایزابل
یهو ایزابل افتاد روی زمین
بلند جیغ زدم:ایزابل
هرچی آدم بود و نبود اومد حتی اون مردک بی عمع(جونگکوک😂)
خانم چوی:وای ایزابل نه!
ا.ت:خانم چوی چیشدهههه(گریه)
خانم چوی بدون توجه به حرفم گفت:باید ببریمش بیمارستان
خانم چوی:هی جیونگ(یکی از راننده ها)ا.ت رو ببر داخل
دستم رو گرفت و برد:چی نه نه نه ولمممم کنید ایزابلللللل(گریه)
ا.ت:ولم کن عوضی
منو برد داخل یه اتاق و در رو قفل کرد:درو باز کنید عوضیا(گریه)
تا چند ساعت بعد فقط جیغ و داد میکردم که همونجا غش کردم(آیا از زندگی رنج میبرید؟جیغ بزنید تا غش کنید)
۵.۲k
۱۷ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.