part6
part6
نمیدونستم این دختره خل و چل منو کجا میخواد ببره
رفتم داخل اتاقم وااای تخت قشنگمم نیازت دارم (T_T)
تند یه شلوار کارگو پوشیدم با یه تیشرت لانگ حوصله تیپ ردن نداشتم
برا همین یه تینت زدم و مژه هامو کمی فر کردم
موهامم شونه کردم و رفتم بیرون
ترلان تا تیپمو دید گفت: دختر این چه سر وتیپیه ماشالا...
وقتی نگاهمو دید جملشو خورد و گفت
آخی بچم خوابش میاد خستس بمیرم
که اهمیت ندادم چقدددر این دختر پر انرژی بود
مظلومانه بهش گفتم: ترلان خانوم منو کجا میبریییی؟
بگو عزیزمم
گفت: خودت میفهمی یجاااا خیلی خوب که عاشقشی بزنن بریم
از رفتاراش خندم گرفت خدایا شکرت
خودمو. دست ترلان سپردم تا ببینم اخرش چی میشه
نمیدونستم این دختره خل و چل منو کجا میخواد ببره
رفتم داخل اتاقم وااای تخت قشنگمم نیازت دارم (T_T)
تند یه شلوار کارگو پوشیدم با یه تیشرت لانگ حوصله تیپ ردن نداشتم
برا همین یه تینت زدم و مژه هامو کمی فر کردم
موهامم شونه کردم و رفتم بیرون
ترلان تا تیپمو دید گفت: دختر این چه سر وتیپیه ماشالا...
وقتی نگاهمو دید جملشو خورد و گفت
آخی بچم خوابش میاد خستس بمیرم
که اهمیت ندادم چقدددر این دختر پر انرژی بود
مظلومانه بهش گفتم: ترلان خانوم منو کجا میبریییی؟
بگو عزیزمم
گفت: خودت میفهمی یجاااا خیلی خوب که عاشقشی بزنن بریم
از رفتاراش خندم گرفت خدایا شکرت
خودمو. دست ترلان سپردم تا ببینم اخرش چی میشه
۱.۴k
۱۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.