تک پارتی ای ان*درخواستی*
وقتی میخای سروم بزنی
ا.ت+ای ان_دکتر×
ی روز از خواب بلند میشید و ای ان در حال صبحونه درست کردنه غذا رو میخورید و ا.ت ی مریضی داره ک در سال یا نیم سال نیاز ب آمپول و سروم داره
_بیب بیا بریم بیمارستان
+نههههه چی میگی تووووووو
_ی ساللل شدددددد
+خو ی سال بشه
_یادته دکتر چی گفت
+نه پ نمیدونم
_خوبه پس بیا بریمممم
+نهههههه درد دارهههه
_مث اون روز خودم بلندت میکنماااا
+روباه کوچولو🥺🥺🥺💫
_راضی نمیشم اینطوری نگا نکن
+😭میگم نمیامممم
_باشه اشکال نداره
+هوم
_پس بیا ببرمت پارک حالت بهترشه آخه ترسیدی
+هوم
رفتید ، رفتید ک ا.ت متوجه شد اصن راه پارک نیست
+ایانی کجا داریم میریم
_نمیدونم خودت ببین
رسیدین بیمارستان
+هعییی نمیامممم😭
_بیا دیه من ب فکر توام
+نههه
_پس مجبورم *ا.ت بلند کرد گذاشت رو کولش*
+بزارممم پاییینننننننننننننن*داد*
_داد نزنننن
رسیدین اتاق دکتر
+*گریه*
+من نمیامممممممممممممم*جججیغ*
مردم نگا کردن ب ا.ت و ایان
_بس کننن
+هقق هقق
×سلام خوش اومدین
×فک کنم واسه سروم و امپول اومدین نه؟
_بله+نه *هم زمان*
×آخر اره یا نه
_ارههههه
+نههههههه*جیغ*
×نترس ترس نداره ک
+دارههه
×ندارهه
_نداره
ایان موضوع رو کامل ب دکتر میگه
×اهان اوک
×بیا بریم این اتاق آبنبات چوبی بدم بهت
+هوم
_*تودلش میگه چقدر کیوتههه*
دکتر ا.ت برد اتاق بغلی*سروم و آمپول داشت ایانم بود*
+هیی اینجا که اتاق امپولههههه
_اگ آمپول بزنی برات کلیی لباسو خوراکی میخرم
+نهههه
_بخاطر فاکسی کوچولوت🥺*کیوت*
+نهههههههههه*جیغ*
ا.ت از ترس بیهوش میشه و اون لحظه آمپول و سرومو میزنن بهش
و ایان سرتو میزاره رو پاش و نازت میکنه
_آخه تو چرا انقدر کیوتی بیب
_روباه کوچولوی منننننننننن
بعد تموم شدن
_دیدی چیزی نبود
+من ک بیهوش بودم😐🔪
_راس میگی
_ولی مردم بدجوری نگامون میکردن البته ب...نم
+هوم بیا بغلم
_🫂
ووو ا.ت تو بغل ایان خوابش بردددد
پایانننن✨️✨️✨️✨️✨️✨️✨️✨️✨️✨️✨️
ا.ت+ای ان_دکتر×
ی روز از خواب بلند میشید و ای ان در حال صبحونه درست کردنه غذا رو میخورید و ا.ت ی مریضی داره ک در سال یا نیم سال نیاز ب آمپول و سروم داره
_بیب بیا بریم بیمارستان
+نههههه چی میگی تووووووو
_ی ساللل شدددددد
+خو ی سال بشه
_یادته دکتر چی گفت
+نه پ نمیدونم
_خوبه پس بیا بریمممم
+نهههههه درد دارهههه
_مث اون روز خودم بلندت میکنماااا
+روباه کوچولو🥺🥺🥺💫
_راضی نمیشم اینطوری نگا نکن
+😭میگم نمیامممم
_باشه اشکال نداره
+هوم
_پس بیا ببرمت پارک حالت بهترشه آخه ترسیدی
+هوم
رفتید ، رفتید ک ا.ت متوجه شد اصن راه پارک نیست
+ایانی کجا داریم میریم
_نمیدونم خودت ببین
رسیدین بیمارستان
+هعییی نمیامممم😭
_بیا دیه من ب فکر توام
+نههه
_پس مجبورم *ا.ت بلند کرد گذاشت رو کولش*
+بزارممم پاییینننننننننننننن*داد*
_داد نزنننن
رسیدین اتاق دکتر
+*گریه*
+من نمیامممممممممممممم*جججیغ*
مردم نگا کردن ب ا.ت و ایان
_بس کننن
+هقق هقق
×سلام خوش اومدین
×فک کنم واسه سروم و امپول اومدین نه؟
_بله+نه *هم زمان*
×آخر اره یا نه
_ارههههه
+نههههههه*جیغ*
×نترس ترس نداره ک
+دارههه
×ندارهه
_نداره
ایان موضوع رو کامل ب دکتر میگه
×اهان اوک
×بیا بریم این اتاق آبنبات چوبی بدم بهت
+هوم
_*تودلش میگه چقدر کیوتههه*
دکتر ا.ت برد اتاق بغلی*سروم و آمپول داشت ایانم بود*
+هیی اینجا که اتاق امپولههههه
_اگ آمپول بزنی برات کلیی لباسو خوراکی میخرم
+نهههه
_بخاطر فاکسی کوچولوت🥺*کیوت*
+نهههههههههه*جیغ*
ا.ت از ترس بیهوش میشه و اون لحظه آمپول و سرومو میزنن بهش
و ایان سرتو میزاره رو پاش و نازت میکنه
_آخه تو چرا انقدر کیوتی بیب
_روباه کوچولوی منننننننننن
بعد تموم شدن
_دیدی چیزی نبود
+من ک بیهوش بودم😐🔪
_راس میگی
_ولی مردم بدجوری نگامون میکردن البته ب...نم
+هوم بیا بغلم
_🫂
ووو ا.ت تو بغل ایان خوابش بردددد
پایانننن✨️✨️✨️✨️✨️✨️✨️✨️✨️✨️✨️
۹.۴k
۱۹ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.