وقتی اون دشمنته و..

رژ لب سرخت به جام رنگو لعابی داده بود نمیدونستی چه لب هایی منتظرن تا از همون جام بنوشن..بجز اون ، اون میتونست خونِ رنگ رژ لبتو بریزه برعکس همه..همینشم جذبت میکرد تا بیشتر سر به سرش بزاری نمیدونستی با این کار بدتر خودتو توی تله ميندازی با دم شیر که بازی نمیکنن ولی اگه خودت شیر باشی چی با این تفکر که خودتم شیری سر به سرش میزاشتی اونم کم سر به سرت نمیزاشت ایندفعه با لبخند رضایتی که روی لبهات نشسته بود نگاش میکردی دارویِ خواب اور؟چه بیشنهاد بی‌نقصی شرابش آغشته به دارو بود چیزیش نمیشد ولی یه ابرو ریزیه بزرگ بود که توی همچین مهمونی بزرگی کسی خوابش بگیره سمتش رفتی تا زخم زبونتو بزنی وقتی که خواستی حرف بزنی گارسون بهت برخورد کرد ناچار و ناخواسته توی بغلش پرت شدی





تهیونگ :راه های دیگه ای برای نزدیک شدن به من هست بانو
ا.ت:نزدیک شدن به تو؟مسخرس منو تو فرق داریم
تهیونگ:تفاوتا مکملن
ا.ت: حالت خوب نیستا بزار برم
تهیونگ:چی؟بزارم بری تازه شروع شده
ا.ت:دیوونه شدی؟دارن نگاه میکنن همه میدونن ما باهم مشکل داریم
تهیونگ:آره دیوونت شدم نمیزارم بری
ا.ت:ولم کن میگم احمق همه دارن نگاه میکنن
تهیونگ:نگاه کنن
ا.ت:وایسا..با گارسون هماهنگ بودی؟میدونم داری اذیتم میکنی مثل همیشه من که کاری نکردم یه قرص خواب اور ساده بود
تهیونگ:نه ولی یادم باشه ازش یه تشکر حسابی بکنم بعدشم مخت پاره سنگ برداشته؟دارم میگم دیوونتم خل شدی؟و درباره ی اون قسمت چی؟قرص چیچی
ا.ت:هیچی،حالا ولم کن برم تهیونگ زود
تهیونگ:چرا انقد خنگی ؟نمیدونم تا الان چطوری این همه بلا سر من آوردی
ا.ت:یعنی اینکه الان باید بزاری من برم چون..
تهیونگ:ششش ساکت بزار خودمو آماده کنم
ا.ت:آماده چی
تهیونگ:بوسیدنت





تهیونگ بدون تردید لبای معشوق جدیدشو بوسید دشمنی یه روزی به پایان میرسه و جنگ جدیدی به اسم عشق شروع میشه بدون خواسته ی خودش از ا.ت جدا شد






ا.ت:ا..ا..این چه کاری ب..بود
تهیونگ:باور نکردی وقتی گفتم دیوونتم؟
ا.ت:م..ما دش..
تهیونگ:دوست دارم..دوست داشتم از اولش ابزار علاقم متفاوت بود چون میدونستم قراره با دختری مثل تو سرو کله بزنم دختری که از همه زیباتر خوش‌اخلاق تر و متفاوت تر از هر دختر دیگه ایه زیباییش بدون وصف و خودش به طوری که زبونت بند میاد میخوام تا همیشه با عشق ورزیدن زیادی اذیتت کنم ا.ت





لایکت نارنگی؟

#تکپارتی