set me free🔪 p12

ا.ت:جیمین میخوای چیکار کنی؟

جیمین:نمیدونم

ا.ت:خب ..خ..خب من چیکار میکردم

جیمین:خاک تو سر من میکردی

ا.ت:انقدر به درسم بیشتر از من اهمیت میدی؟

جیمین:نه احمق آبروی

ا.ت:ابرو ؟ یعنی به خاطر درس من آبروی تو معلوم نیشه؟ اره؟(بغض)

جیمین:گریه کنی کشتمت بیا بغلم

(۳ساعت چت کردیم که چیکارش کنه آخر هیچی به ذهنم نیومد پس گفتم بغلش کنه😂🫤)

ا.ت:دوست دارم

بعد رفتن پایین تو این ۲ روز بورام خیلییی به جیمین میچسبید ولی جیمین حساب نمی‌کرد

م.ج:لعنتی یه فکری دارم ولی بعدا

رفتن خوابیدن

صبح
ویو ا.ت
از خواب پاشدم اومدم پایین دیدم بورام رو میز نشسته و گریه میکنه و اینا بقیه دورش جمع شدن

ا.ت:چیشده؟

م.ج:عوضی چطور تونستی بهش قرص بدی؟

ا.ت:چی قرص چی؟

بورام: اون بهم قرص داد و من حالم بد شد هققق

جیمین:چطور تونستی ا.ت مگه بورام چیکارت کرده ؟

ا.ت:م..من چیزی ندادم

ج.م:همه شاهدند

ا.ت:میگم جیزی بهش ندادم من دیشب بورام رو ندیدم

جیمین اومد جلو و یه چک به صورت ا.ت زد جوری که ا.ت مرت شد زمین و صورتش ۱۰۰ درصد کبود میشد

(انقدر گفتید بزنه بفرمایید)

ا.ت:من کاری نکردم عوضی ها

رفت وسایل هاشو جمع کرد و از خونه بیرون زد یه لباس کوتاه پوشید چون جیمین دوس نداشت کسی لختشو ببینه و رفت

ویو ا.ت
جیمین منو زد عوضی اون مادر جنده جیمین و اون بورام ننه خراب کاری کرد من به این روز بیفتم جای چک جیمین کبود شده رفتم قدم زدم تا نصفه شب کوچه ها بودم که جیسو رو دیدم