فیک سایه سیاه (F2) پارت ⁶⁸
دایانا :خوبم کارن ولی تو انگار خوب نیستی
کارن :جسیکا دیشب از عمارت رفته بیرون و برنگشته امروز صبح یه شماره ناشناس بهم زنگ زد و گفت اگه دایانا رو تحویل ندی نامزدتو میکشم
جیهوپ : به همین خیال باش مرتیکه عوضی چی فکر کرده
کوک : حالا چیکار کنیم ما که نمیتونیم دایانا رو بهشون تحویل بدیم اگه بلایی سر جسیکا بیارن چی
تهیونگ : باید سریع دست به کار بشیم تا اتفاق بدی نیوفتاده
دایانا : بچه میشه یه دقیقه اروم باشین
قرار نیست هیچ اتفاق بدی بیوفته
کارن : منظورت چیه ؟
دایانا : من میدونستم اونا جسیکا رو میدزدن و بهت زنگ میزنن
کارن : چی ؟ تو میدونستی ؟ چطوری ؟ پس چرا بهم نگفتی ( داد)
جیمین : کارن اروم باش
تهیونگ : تو از کجا میدونستی ؟
دایانا :میدونستم چون من توی گروه کای دو تا جاسوس دارم
همگی : چیییییییی؟
دایانا : اره درسته
جیمین : صبر کن ببینم یکی ام نه دو تا جاسوس چطور ممکنه
دایانا : خب جاسوس شماره 1 گانگجه کسیه که به کارن زنگ زد و گفت قراره به انبارا حمله بشه من بهش یه پیشنهاد خوب بدادم اونم قبول کرد تا باهام همکاری کنه
جاسوس شماره 2 مین وو دوست پسر جسیکا یکی از مامورای درجه یک گروه کای که اونم با یه پیشنهاد خوب راضی به همکاری شد
دیروز ظهر با هر دوشون ملاقات کردم قرار شد بعد از حمله ما به عمارت کای اون دو سالم از عمارت بیرون برده بشن کای نقشه داشته از جسیکا استفاده کنه تا بتونه منو گیر بندازه برای همینم بهترین مامورشو میفرسته سراغ جسیکا تا اونو بکشونه بیرون
کارن : داری دروغ میگی جسیکا هیچیوقت به من خیانت نمیکنه
دایانا : الان این مهم نیست کارن مهم نجات جونشه
جیمین : درسته منم موافقم
کوک : خب دایانا انگار تو حساب کتاب همه چیو کردی حالا نقشت چیه
دایانا : نقشه ما با هماهنگی اون دو نفر شروع میشه امشب موقعیت خوبی برای حملست ولی اول باید امادگی کافی برای اینکار داشته باشیم
تهیونگ : افراد امادن ، سلاح و مهماتم همینطور
جیمین :خب پس فقط باید منتظر باشیم تا وقتش برسه
دایانا : نقشه اینه که به 5 گروه تقسیم میشیم یه گروه از در پشتی ساختمون وارد میشه دو تا گروه ورودی ساختمونو پاکسازی میکنن و یه گروه هم نیروی کمکی که اطراف ساختمون میمونن گروه پنجم تک تیراندازایی هستن که باید توی موقعیت وایستن و منتظر دستور شلیک باشن
بعد از از ورود به ساختمون افرادش رو هدف میگیریم بعد از اینکه اون سه نفر خارج شدن منو جیمین میریم سراغ کای بقیه هم میرید بیرون ما هم بعدش میایم
جیهوپ : نقشه عالی بود حتما موفق میشیم
تهیونگ : منم موافقم نقشه خیلی خوب بود
کوک : مثل همیشه نقشه بی نقصی بود
دایانا : چقدر عوض شدین قبلا اینقدر ازم تعریف نمیکردین
جیهوپ : منکه همیشه ازت تعریف میکردم
کوک : منم همینطور
تهیونگ : لابد ففط منم که دفعه اولمه :/
جیمین : بسه دیگه توی این موقعیت
کارن : مطمئنی جسیکا حالش خوبه ؟
دایانا : اره بزار نشونت بدم
دایانا ؛ گوشیمو دراوردم و عکسی که مین وو برام فرستاده بود بهش نشون دادم
دایانا : ببین اون حالش از ما بهتره یه اتاق بهش دادن داره میخوره میخوابه
کارن : چطور تونست اینکارو بکنه
دایانا : کسی چه میدونه شاید گول خورده
کارن : هر چی ام که باشه من نامزدشم نباید این کارو باهام میکرد
دایانا : وقتی دیدیش ازش بپرس ولی الان مهم اینکه نجاتش بدیم
کارن : درسته
کارن :جسیکا دیشب از عمارت رفته بیرون و برنگشته امروز صبح یه شماره ناشناس بهم زنگ زد و گفت اگه دایانا رو تحویل ندی نامزدتو میکشم
جیهوپ : به همین خیال باش مرتیکه عوضی چی فکر کرده
کوک : حالا چیکار کنیم ما که نمیتونیم دایانا رو بهشون تحویل بدیم اگه بلایی سر جسیکا بیارن چی
تهیونگ : باید سریع دست به کار بشیم تا اتفاق بدی نیوفتاده
دایانا : بچه میشه یه دقیقه اروم باشین
قرار نیست هیچ اتفاق بدی بیوفته
کارن : منظورت چیه ؟
دایانا : من میدونستم اونا جسیکا رو میدزدن و بهت زنگ میزنن
کارن : چی ؟ تو میدونستی ؟ چطوری ؟ پس چرا بهم نگفتی ( داد)
جیمین : کارن اروم باش
تهیونگ : تو از کجا میدونستی ؟
دایانا :میدونستم چون من توی گروه کای دو تا جاسوس دارم
همگی : چیییییییی؟
دایانا : اره درسته
جیمین : صبر کن ببینم یکی ام نه دو تا جاسوس چطور ممکنه
دایانا : خب جاسوس شماره 1 گانگجه کسیه که به کارن زنگ زد و گفت قراره به انبارا حمله بشه من بهش یه پیشنهاد خوب بدادم اونم قبول کرد تا باهام همکاری کنه
جاسوس شماره 2 مین وو دوست پسر جسیکا یکی از مامورای درجه یک گروه کای که اونم با یه پیشنهاد خوب راضی به همکاری شد
دیروز ظهر با هر دوشون ملاقات کردم قرار شد بعد از حمله ما به عمارت کای اون دو سالم از عمارت بیرون برده بشن کای نقشه داشته از جسیکا استفاده کنه تا بتونه منو گیر بندازه برای همینم بهترین مامورشو میفرسته سراغ جسیکا تا اونو بکشونه بیرون
کارن : داری دروغ میگی جسیکا هیچیوقت به من خیانت نمیکنه
دایانا : الان این مهم نیست کارن مهم نجات جونشه
جیمین : درسته منم موافقم
کوک : خب دایانا انگار تو حساب کتاب همه چیو کردی حالا نقشت چیه
دایانا : نقشه ما با هماهنگی اون دو نفر شروع میشه امشب موقعیت خوبی برای حملست ولی اول باید امادگی کافی برای اینکار داشته باشیم
تهیونگ : افراد امادن ، سلاح و مهماتم همینطور
جیمین :خب پس فقط باید منتظر باشیم تا وقتش برسه
دایانا : نقشه اینه که به 5 گروه تقسیم میشیم یه گروه از در پشتی ساختمون وارد میشه دو تا گروه ورودی ساختمونو پاکسازی میکنن و یه گروه هم نیروی کمکی که اطراف ساختمون میمونن گروه پنجم تک تیراندازایی هستن که باید توی موقعیت وایستن و منتظر دستور شلیک باشن
بعد از از ورود به ساختمون افرادش رو هدف میگیریم بعد از اینکه اون سه نفر خارج شدن منو جیمین میریم سراغ کای بقیه هم میرید بیرون ما هم بعدش میایم
جیهوپ : نقشه عالی بود حتما موفق میشیم
تهیونگ : منم موافقم نقشه خیلی خوب بود
کوک : مثل همیشه نقشه بی نقصی بود
دایانا : چقدر عوض شدین قبلا اینقدر ازم تعریف نمیکردین
جیهوپ : منکه همیشه ازت تعریف میکردم
کوک : منم همینطور
تهیونگ : لابد ففط منم که دفعه اولمه :/
جیمین : بسه دیگه توی این موقعیت
کارن : مطمئنی جسیکا حالش خوبه ؟
دایانا : اره بزار نشونت بدم
دایانا ؛ گوشیمو دراوردم و عکسی که مین وو برام فرستاده بود بهش نشون دادم
دایانا : ببین اون حالش از ما بهتره یه اتاق بهش دادن داره میخوره میخوابه
کارن : چطور تونست اینکارو بکنه
دایانا : کسی چه میدونه شاید گول خورده
کارن : هر چی ام که باشه من نامزدشم نباید این کارو باهام میکرد
دایانا : وقتی دیدیش ازش بپرس ولی الان مهم اینکه نجاتش بدیم
کارن : درسته
۸۰.۵k
۱۴ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.