سناریتو (درخواستی)
سناریتو (درخواستی)
(وقتی پریودی و دوست دختر هیونجین هستی و.......)
(چان )
توی خونه تنها نشسته بودی و چان روی مبل کلافه بود شما دوتا تنها بودین اعضا همه بیرون بودن و داشتن خوش میگذروندن خواستی بلند شی که با تیر بدی که دلت کشید روی زانو هات فرود اومدی چان به سرعت به طرفا اومد و گفت
چان :حالت خوبه
سری به عنوان آره تکون دادی چان سریع به هیونجین زنگ زد و گفت قضیه چیه و برای اینکه تو خجالت نکشی با بهونه کار بیرون رفت و اون روز با هیون کلی وقت گذروندی
(لینو)
داشتی توی اتاق وقت میگذروندی که لینو برای صدا زدن هیونجین وارد اتاق شد و با تویی که دور خودت پیچیده بودی مواجه شد تو از شدت درد متوجه حضورش نشدی اون بی سر و صدا به بیرون رفت به سمت هیونجین رفت و گفت
لینو :بهتره بری پیش ات حالش خوب نیست
هیونجین :اما کارا مونده و...
لینو گفت
لینو :خودم همرو انجام میدم برو برو
هیونجین :خوشحالم که هستی (با لبخند)
لینو :یاااااا نمیخوای بری
هیون :رفتم رفتم
هیون هم دوباره برای عزیز ترین کسش وقت گذاشت
(فیلیکس )
این بچه این چیزا سرش نمیشه و اینکه اصلا نمیدونه پریودی چیه ولی اگر بدونه کمکت میکنه و برات مثل یک برادر میمونه و نمیتونه نزدیکت بشه چون هیونجین جرش میده با سپاس🤣
(جونگین )
این بچه از وقتی تو اومدی از بچه نون شده ددی نون و اینکه وقتی تورو دید که خوابی و ملاحفع خونیه به سمت هیون رفت موضوع رو گفت و هیون هم برات وقت گذاشت
(چانگبین )
این مرد قد کوتاه برات مثل یک داداش میمونه اون از عادت خبر داشت اما میدونست خجالت میکشی بخاطر همین چیزی نشد و خود هیون کمکت کرد چون از عادت ماهانه خبر داشت
(جیسونگ )
این مرد یک جنتلمن واقعی هست چون تو خجالت میکشیدی کلی بهت کمک کرد و تو ازش خواهش کردی به هیون نگه چون هیون در حال طور بود و این بد میشد که بخاطر تو پاشه بیاد پس خودش بهت کمک کرد
(سونگمین)
مثل جیسونگ
مین سو
(ممنون از همراهیتون)
(وقتی پریودی و دوست دختر هیونجین هستی و.......)
(چان )
توی خونه تنها نشسته بودی و چان روی مبل کلافه بود شما دوتا تنها بودین اعضا همه بیرون بودن و داشتن خوش میگذروندن خواستی بلند شی که با تیر بدی که دلت کشید روی زانو هات فرود اومدی چان به سرعت به طرفا اومد و گفت
چان :حالت خوبه
سری به عنوان آره تکون دادی چان سریع به هیونجین زنگ زد و گفت قضیه چیه و برای اینکه تو خجالت نکشی با بهونه کار بیرون رفت و اون روز با هیون کلی وقت گذروندی
(لینو)
داشتی توی اتاق وقت میگذروندی که لینو برای صدا زدن هیونجین وارد اتاق شد و با تویی که دور خودت پیچیده بودی مواجه شد تو از شدت درد متوجه حضورش نشدی اون بی سر و صدا به بیرون رفت به سمت هیونجین رفت و گفت
لینو :بهتره بری پیش ات حالش خوب نیست
هیونجین :اما کارا مونده و...
لینو گفت
لینو :خودم همرو انجام میدم برو برو
هیونجین :خوشحالم که هستی (با لبخند)
لینو :یاااااا نمیخوای بری
هیون :رفتم رفتم
هیون هم دوباره برای عزیز ترین کسش وقت گذاشت
(فیلیکس )
این بچه این چیزا سرش نمیشه و اینکه اصلا نمیدونه پریودی چیه ولی اگر بدونه کمکت میکنه و برات مثل یک برادر میمونه و نمیتونه نزدیکت بشه چون هیونجین جرش میده با سپاس🤣
(جونگین )
این بچه از وقتی تو اومدی از بچه نون شده ددی نون و اینکه وقتی تورو دید که خوابی و ملاحفع خونیه به سمت هیون رفت موضوع رو گفت و هیون هم برات وقت گذاشت
(چانگبین )
این مرد قد کوتاه برات مثل یک داداش میمونه اون از عادت خبر داشت اما میدونست خجالت میکشی بخاطر همین چیزی نشد و خود هیون کمکت کرد چون از عادت ماهانه خبر داشت
(جیسونگ )
این مرد یک جنتلمن واقعی هست چون تو خجالت میکشیدی کلی بهت کمک کرد و تو ازش خواهش کردی به هیون نگه چون هیون در حال طور بود و این بد میشد که بخاطر تو پاشه بیاد پس خودش بهت کمک کرد
(سونگمین)
مثل جیسونگ
مین سو
(ممنون از همراهیتون)
۸.۳k
۱۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.