پارت سی و هفت رمان love is still beautiful
پارت سی و هفت رمان love is still beautiful
لیان)کاترین فیلمو که نشونم داد یعنی اصلا نمیدونستم چی بگم اینو کی فیلم گرفته؟همه جا هم هشتگ ترند کاپل لوگا بود یعنی سایتو پوکونده بودن الان من چه گوهی بخورم چی بگم به رئیس پارک وای😱 .رفتم سمت شوگا با حرص گوشی رو گرفتم جلوش لیان:این چیه؟😠 شوگا:چیه؟ لیان:تو نمیدونی این چیه😤 بزار بهت بگم این منو توییم😬 شوگا:چیی!اما چطور ممکنه؟ لیان:تو هنوز دلیل اون کارتو نگفتی بعدش امروز اون اتفاق افتاد حالا هم این فیلم😠 شوگا:من نمیدونم کی پخشش کرده تا اون جایی که یادم میاد اونجا تنها بودیم اوم بعدش کدوم اتفاااق😏 (لحنش شیطون شد)لیان:ازت متنفرم😭 الان چیکار کنیم ها کلی شایعه درست شد شوگا:شایعه چیه واقعیه که من یادمه بوسیدمت😊 لیان:شووگااااا شوگا:بله؟ لیان!الان خیلی خوشحالی دوتامونو بدبخت کردی😭 شوگا:اوم نظری ندارم بیبی حقیقتو گفتم همو بوسیدیم دیگه😉 لیان:الان چجوری جمعش کنیم ها😢 شوگا:نترس یه مصاحبه مطبوعاتیه میری میگی ما رابطه نداریم تموم میشه😐 لیان:واقعا؟ شوگا:اره مگه شایعه بین بکهیون و تهیون رو ندیدی😐 اونا هم رفتن یه مصاحبه کردن گفتن ما رابطه نداریم لیان: پس تو اونجا بگو ما با هم رابطه نداریم باشه؟ شوگا:باشه(مرموز گفت لیان برات نقشه دارم😂 )(میتسو)عرررر اینجا چه خبره کی ریده تو اتاق من هاا؟ امیلی:مرگ چته چرا اینجوری نگاه میکنی😑 میتسو:امی تو ریدی تو اتاقم امیلی:میتسو من حال خودمو ندارم بعدشم مگه مرض دارم برینم تو اتاقت در ضمن حوصلع غرغر هاتم ندارم😑 میتسو:عوضی:expressionless_face:امیلی:خودم هستم😄 میتسو:خوشم میاد خودت هم میدونی😐 امیلی:من ندونم هیچکی نمیدونه اون وقت میتسو:باشه خوب من برم بیرون یکم هوا بزنه به مخم امیلی:برو میتسو:یه خداحافظی ای چیزی😐 امیلی:بای بای خرمشنگ من❤ میتسو:ازت متنفرم امیلیه خر بی احساس😑 امیلی:میدونم همه از من متنفرن عادیه😄 .با حرص نفسمو فوت کردم زدم بیرون یهو سریع برگشتم سمت اتاق میتسو:امیلیی امیلی:مرگ چته؟😒 میتسو:موت..امیلی:ببرش میتسو:خو بزار حرفمو کامل کنم از کجا فهمیدی چی میخوام😄
امیلی:اخه هر وقت موتورمو میخوای چشمات پر از التماس میشه شبیه گربه شرک میشی😐 😑 .یه نگاه به آیینه کردم دیدم دقیقا فتوکپی خود گربه شرک شدم راست میگفت هاا میتسو:مرسی
لیان)کاترین فیلمو که نشونم داد یعنی اصلا نمیدونستم چی بگم اینو کی فیلم گرفته؟همه جا هم هشتگ ترند کاپل لوگا بود یعنی سایتو پوکونده بودن الان من چه گوهی بخورم چی بگم به رئیس پارک وای😱 .رفتم سمت شوگا با حرص گوشی رو گرفتم جلوش لیان:این چیه؟😠 شوگا:چیه؟ لیان:تو نمیدونی این چیه😤 بزار بهت بگم این منو توییم😬 شوگا:چیی!اما چطور ممکنه؟ لیان:تو هنوز دلیل اون کارتو نگفتی بعدش امروز اون اتفاق افتاد حالا هم این فیلم😠 شوگا:من نمیدونم کی پخشش کرده تا اون جایی که یادم میاد اونجا تنها بودیم اوم بعدش کدوم اتفاااق😏 (لحنش شیطون شد)لیان:ازت متنفرم😭 الان چیکار کنیم ها کلی شایعه درست شد شوگا:شایعه چیه واقعیه که من یادمه بوسیدمت😊 لیان:شووگااااا شوگا:بله؟ لیان!الان خیلی خوشحالی دوتامونو بدبخت کردی😭 شوگا:اوم نظری ندارم بیبی حقیقتو گفتم همو بوسیدیم دیگه😉 لیان:الان چجوری جمعش کنیم ها😢 شوگا:نترس یه مصاحبه مطبوعاتیه میری میگی ما رابطه نداریم تموم میشه😐 لیان:واقعا؟ شوگا:اره مگه شایعه بین بکهیون و تهیون رو ندیدی😐 اونا هم رفتن یه مصاحبه کردن گفتن ما رابطه نداریم لیان: پس تو اونجا بگو ما با هم رابطه نداریم باشه؟ شوگا:باشه(مرموز گفت لیان برات نقشه دارم😂 )(میتسو)عرررر اینجا چه خبره کی ریده تو اتاق من هاا؟ امیلی:مرگ چته چرا اینجوری نگاه میکنی😑 میتسو:امی تو ریدی تو اتاقم امیلی:میتسو من حال خودمو ندارم بعدشم مگه مرض دارم برینم تو اتاقت در ضمن حوصلع غرغر هاتم ندارم😑 میتسو:عوضی:expressionless_face:امیلی:خودم هستم😄 میتسو:خوشم میاد خودت هم میدونی😐 امیلی:من ندونم هیچکی نمیدونه اون وقت میتسو:باشه خوب من برم بیرون یکم هوا بزنه به مخم امیلی:برو میتسو:یه خداحافظی ای چیزی😐 امیلی:بای بای خرمشنگ من❤ میتسو:ازت متنفرم امیلیه خر بی احساس😑 امیلی:میدونم همه از من متنفرن عادیه😄 .با حرص نفسمو فوت کردم زدم بیرون یهو سریع برگشتم سمت اتاق میتسو:امیلیی امیلی:مرگ چته؟😒 میتسو:موت..امیلی:ببرش میتسو:خو بزار حرفمو کامل کنم از کجا فهمیدی چی میخوام😄
امیلی:اخه هر وقت موتورمو میخوای چشمات پر از التماس میشه شبیه گربه شرک میشی😐 😑 .یه نگاه به آیینه کردم دیدم دقیقا فتوکپی خود گربه شرک شدم راست میگفت هاا میتسو:مرسی
۸.۲k
۰۶ اسفند ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.