در بسته ی لطافت پرید طاووس عاشق
در بستهی لطافت پرید طاووس عاشق
جلوهی زیبایی را به جهان نمود
پرهای چشمنوازش به رنگینی درخشان
شبنمهای ظرافت بر بالش میریخت
عشقش را در خمیازهی زیبایی جستجو کرد
روحش در شکوفهی زعفرانی پیدا شد
چشمانش با نگاهی حیرتانگیز
در دل هر کسی شعلهی عشق افروخت
هر قدمی که برداشت میکرد
عشق خلقت را به همه میآموخت
وقتی بازوهایش را باز میکرد
عشق صدای آواز میپراکنده میشد
در ساحلی آرام و زيبا ایستاد
و با پرهایش طوفانی را به وجود آورد
ناگهان زمین به دریا پیوست
و عشق در آغوش آبها پیدا شد
در هر باری که پرهایش را باز میکرد
خورشید به شوق او رنگ میبست
عشق کهنه را در زمان بازآفرید
و جانهای سوختهی دلسوز را نو داشت
جلوهی زیبایی را به جهان نمود
پرهای چشمنوازش به رنگینی درخشان
شبنمهای ظرافت بر بالش میریخت
عشقش را در خمیازهی زیبایی جستجو کرد
روحش در شکوفهی زعفرانی پیدا شد
چشمانش با نگاهی حیرتانگیز
در دل هر کسی شعلهی عشق افروخت
هر قدمی که برداشت میکرد
عشق خلقت را به همه میآموخت
وقتی بازوهایش را باز میکرد
عشق صدای آواز میپراکنده میشد
در ساحلی آرام و زيبا ایستاد
و با پرهایش طوفانی را به وجود آورد
ناگهان زمین به دریا پیوست
و عشق در آغوش آبها پیدا شد
در هر باری که پرهایش را باز میکرد
خورشید به شوق او رنگ میبست
عشق کهنه را در زمان بازآفرید
و جانهای سوختهی دلسوز را نو داشت
۱.۳k
۱۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.