black life part 4 (بخش 2)
#black_life
ا.ت،شانس خدایا شانس "پیاده شده بودم دم ماشین وایستاده بودم که یهو رعد برق زد ترسیدم و دویدم چسبیدم به رئیس کیم "
ا.ت،"از بچگیم خیلی از رعد برق میترسیدم چون ی شب تو خونه تنها بودم و داشتم تلویزیون میدیدم که ی فیلم ترسناک اومد بچه بودم کرمم گرفت نگاه کنم همینطور که داشتم نگاه میکردم یهو شخصیت ترسناک فیلم اومد و بعد رعد برق زد و فیوز کل ساختمون برید منم از ترس زیر پتو قایم شده بودم و گریه میکردم از اون موقع به بعد از رعد و برق وحشت پیدا کردم"
ت،"یهو دیدم ا.ت اومد چسبید بهم بغلم کرد"
یا داری چیکار میکنی
ا.ت،هیق میترسم
ت،از چی؟
ا.ت،رعد برق
ت،خنده داره ا.ت بگو که شوخی میکنی مگه بچه ای اخه؟
ا.ت،هیق شوخی نمیکنم دست خودم نیس
ت،هوففف چه کردما برو بشین تو ماشین
ا.ت،تنها نمیرم
ت،"دستش کشیدم رفتم نشستم تو ماشین اونم پشت سرم کشیدم تو ماشین نشینم ی گوشه اونم نشست اونور که دوباره رعد برق زد این سری جدی جدی پرید بغلم ناخودآگاه بغلش کردم "
آروم باش نمیخورتت که
ا.ت،"نشستیم تو ماشین که دوباره رعد برق زد پریدم بغلش برخلاف تصورم بغلم کرد"
هیق
ت،خب رعد برق تموم شد برو اونور
ا.ت،میشه تا وقتی بارون بند بیاد بغلت باشم
ت،نه
ا.ت،خواش میکنممم لطفاااا (حالت لوس)
ت،اوفففف باشه فقط ساکت باش
ا.ت،حیح اوک
"بیخیال از حالتی که تو بغلش بودم (رو پاش نشسته) سرم گذاشتم رو سینش چشمام بستم یکم بعد چشمام گرم شد و خوابم برد "
ت،"چند مین گذشت دیدم بارون بند اومد خواستم صداش کنم که دیدم خوابش برده منم حوصله دردسر نداشتم چشمام بستم و سرم تکیه دادم به پشتی که کم کم خوابم برد ..... (ادامه دارد ...)
خب خب این دو پارت هم برا جبران این مدت
شاید اگه وقت کنم ی تک پارتی هم بزارم
(میدونم این پارت بد شد ولی تو پارت های بعد جبران میگنم )
شرط برا پارت بعد
لایک : ۶
کامنت : ۴
فالو: ۲
لایک و کامنت برای فقط این پست نه چند قسمت قبل هم که تازه گذاشتم هم حساب میشه (و بگم که اگه تا اون آخر هفته بعدی که میخوام قسمت بعد بزارم شرط ها نرسه نمیزارم میره برا هفته دیگه☺️☺️)
ا.ت،شانس خدایا شانس "پیاده شده بودم دم ماشین وایستاده بودم که یهو رعد برق زد ترسیدم و دویدم چسبیدم به رئیس کیم "
ا.ت،"از بچگیم خیلی از رعد برق میترسیدم چون ی شب تو خونه تنها بودم و داشتم تلویزیون میدیدم که ی فیلم ترسناک اومد بچه بودم کرمم گرفت نگاه کنم همینطور که داشتم نگاه میکردم یهو شخصیت ترسناک فیلم اومد و بعد رعد برق زد و فیوز کل ساختمون برید منم از ترس زیر پتو قایم شده بودم و گریه میکردم از اون موقع به بعد از رعد و برق وحشت پیدا کردم"
ت،"یهو دیدم ا.ت اومد چسبید بهم بغلم کرد"
یا داری چیکار میکنی
ا.ت،هیق میترسم
ت،از چی؟
ا.ت،رعد برق
ت،خنده داره ا.ت بگو که شوخی میکنی مگه بچه ای اخه؟
ا.ت،هیق شوخی نمیکنم دست خودم نیس
ت،هوففف چه کردما برو بشین تو ماشین
ا.ت،تنها نمیرم
ت،"دستش کشیدم رفتم نشستم تو ماشین اونم پشت سرم کشیدم تو ماشین نشینم ی گوشه اونم نشست اونور که دوباره رعد برق زد این سری جدی جدی پرید بغلم ناخودآگاه بغلش کردم "
آروم باش نمیخورتت که
ا.ت،"نشستیم تو ماشین که دوباره رعد برق زد پریدم بغلش برخلاف تصورم بغلم کرد"
هیق
ت،خب رعد برق تموم شد برو اونور
ا.ت،میشه تا وقتی بارون بند بیاد بغلت باشم
ت،نه
ا.ت،خواش میکنممم لطفاااا (حالت لوس)
ت،اوفففف باشه فقط ساکت باش
ا.ت،حیح اوک
"بیخیال از حالتی که تو بغلش بودم (رو پاش نشسته) سرم گذاشتم رو سینش چشمام بستم یکم بعد چشمام گرم شد و خوابم برد "
ت،"چند مین گذشت دیدم بارون بند اومد خواستم صداش کنم که دیدم خوابش برده منم حوصله دردسر نداشتم چشمام بستم و سرم تکیه دادم به پشتی که کم کم خوابم برد ..... (ادامه دارد ...)
خب خب این دو پارت هم برا جبران این مدت
شاید اگه وقت کنم ی تک پارتی هم بزارم
(میدونم این پارت بد شد ولی تو پارت های بعد جبران میگنم )
شرط برا پارت بعد
لایک : ۶
کامنت : ۴
فالو: ۲
لایک و کامنت برای فقط این پست نه چند قسمت قبل هم که تازه گذاشتم هم حساب میشه (و بگم که اگه تا اون آخر هفته بعدی که میخوام قسمت بعد بزارم شرط ها نرسه نمیزارم میره برا هفته دیگه☺️☺️)
۶.۱k
۲۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.