ات:چه جالب
ات:چه جالب
ته:همین
ات:خب دوستش داری ازدواج کن باهاش
ته:یعنی تو با ازدواج من مشکلی نداری
ات: نه این زندگی توعه
دینگ دینگ رفتم در رو باز کردم
کوک بود
کوک: سلام ات
ات: سلام عمو بیا تو
کوک اومد
کوک:بابات....
ته:اینجام
کوک: سلاممم
ته و کوک نشستن
کوک: ات شنیدم بوکس کار میکنی
ات:اره عمو یکی دو هفته ای میشه
کوک:خوبه...
ته:عمو کوک خودش بوکسره
ات:واقعا
کوک:اره
ات:پس باید به بار باهات مبارزه کنم
کوک: فردا صبح توی باشگاه
ته:نه نه نه چه مبارزه ای
کوک:بهش سخت نمیگیرم
ات: بابا قول میدم یه جوری مبارزه کنم که عمو کوک سالم بمونه
کوک:خخ
ته: باشه
ات :من میرم بیرون
ته:کجا نکنه دوست پسر داری چند روز ندیدمت خانم کیم
ات:بابا چه دوست پسری میرم بیرون یه دوری بزنم
رفت توی اتاقش
ات زنگ زد به فیلیکس
ات: سلام فیلیکس
ف: سلام ات
ات:میای بریم بیرون
ف:اره چرا که نه حاضر شو
ات:خدافز....ایرپادم....جا گذاشتمش اوفف
ات در رو باز کرد دید تهیونگ فالگوش وایساده
ات:تهیونگ
ته:چیه خوب
ات:.....
ته:نه نه فالگوشی نکردم فقط خواستم ببینم دخترم دوست پسر داره
ات:نه بابا من که دروغ نمیکنم فقط
ته:فقط چی
ات:دارم با فیلیکس میرم بیرون
کوک:تهیونگگگگ ولش کن بچه رو .....برو ات برو خوش بگذرون
ات :ملسی عمو خدافز 👋
ته:وایسا ببینم کجا فرار میکنی
ات. رفت
کوک: شاید دوست پسر داره خجالت میکشه بهت بگه ولش کن
ته: اخه اگه ادم خوبی نبود چی دلش میشکنه
کوک:اوکی میخوای سوار ماشین شیم دنبالش کنییم؟
ته:اره بریم
کوک:من میگم ولش کن تو میگی اره
ته:خب بریم
کوک:اوففف باشه
رفتن
ته:همین
ات:خب دوستش داری ازدواج کن باهاش
ته:یعنی تو با ازدواج من مشکلی نداری
ات: نه این زندگی توعه
دینگ دینگ رفتم در رو باز کردم
کوک بود
کوک: سلام ات
ات: سلام عمو بیا تو
کوک اومد
کوک:بابات....
ته:اینجام
کوک: سلاممم
ته و کوک نشستن
کوک: ات شنیدم بوکس کار میکنی
ات:اره عمو یکی دو هفته ای میشه
کوک:خوبه...
ته:عمو کوک خودش بوکسره
ات:واقعا
کوک:اره
ات:پس باید به بار باهات مبارزه کنم
کوک: فردا صبح توی باشگاه
ته:نه نه نه چه مبارزه ای
کوک:بهش سخت نمیگیرم
ات: بابا قول میدم یه جوری مبارزه کنم که عمو کوک سالم بمونه
کوک:خخ
ته: باشه
ات :من میرم بیرون
ته:کجا نکنه دوست پسر داری چند روز ندیدمت خانم کیم
ات:بابا چه دوست پسری میرم بیرون یه دوری بزنم
رفت توی اتاقش
ات زنگ زد به فیلیکس
ات: سلام فیلیکس
ف: سلام ات
ات:میای بریم بیرون
ف:اره چرا که نه حاضر شو
ات:خدافز....ایرپادم....جا گذاشتمش اوفف
ات در رو باز کرد دید تهیونگ فالگوش وایساده
ات:تهیونگ
ته:چیه خوب
ات:.....
ته:نه نه فالگوشی نکردم فقط خواستم ببینم دخترم دوست پسر داره
ات:نه بابا من که دروغ نمیکنم فقط
ته:فقط چی
ات:دارم با فیلیکس میرم بیرون
کوک:تهیونگگگگ ولش کن بچه رو .....برو ات برو خوش بگذرون
ات :ملسی عمو خدافز 👋
ته:وایسا ببینم کجا فرار میکنی
ات. رفت
کوک: شاید دوست پسر داره خجالت میکشه بهت بگه ولش کن
ته: اخه اگه ادم خوبی نبود چی دلش میشکنه
کوک:اوکی میخوای سوار ماشین شیم دنبالش کنییم؟
ته:اره بریم
کوک:من میگم ولش کن تو میگی اره
ته:خب بریم
کوک:اوففف باشه
رفتن
۱۲.۰k
۰۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.