رمان:من طراح دنس جدید هستم
پارت۷
پسرا تو سالن تمرین منتظر جیدا بودن دقیقا یک ساعت تا شروع تمرین مونده بود و اونا یک ساعت جلوتر اومده بودن .
جیدا وارد سالن شد و بدون اینکه متوجه اعضا بشه کوله پشتیش رو دراورد و شروع به گرم کردن کرد و اعضا در حالی که رو زمین نشسته بودن در سکوت اونو تماشا میکردن و جونگ کوک آروم آروم شیر موز میخورد و تماشا میکرد تا اینکه جیدا پاهاش رو باز کرد و صدوهشتاد زد و شیر موز پرید تو گلوی کوکی و شروع به سرفه کرد و اعضا سعی کردن ساکتش کنن اما جیدا متوجه حضورشون شد و با سرعت به سپتشون رفت و شروع کرد به ضربه زدن به پشت کوکی
جیدا: چرا ساکت اینجا نشسته بودید .جونگ کوک چرا مراقب نیستی .
کوکی: با سرفه گفت من خوبم
تهیونگ : نخواستیم مزاحم تمرینت بشیم
نامجون:تو واقعا انعطاف بدنت خیلی بالاس!
جین منم بدن منعطفی دارم ولی نمیتونم صدوهشتاد بزنم
جیدا:میخوای کمکت کنم؟
و بعد دستشو سمت جین دراز کرد و با هم به وسط سالن رفتن و از جین خواست که خودشو گرم کنه .بعد از چند دقیقه روب۶ روی جین ایستاد و گفت:خب حالا دوتا دستات رو بده به من .جین چهره مضطربی و جیدا برای همین گفت: اصلا نگران نباش ، من نمیزارم اسیبی بهت برسه . جین دو تا دستاشو به جیدا داد و ارون آروم پاهاش رو از هم باز کرد و کم کم داشت موفق میشد اما از یه جایی دیگه نتونست پاهاش باز کنه و جیدا آروم دستاش رو رها کرد و رون های جین رو آهسته به سمت پایین فشار داد .
شوگا خیلی آروم و جوری که فقط اعضا بشنون گفت: اون دختر جوری رفتار میکنه که از اینجا به نظر میاد اونا با هم خیلی صمیمی هستن
جیهوپ: دوست دارم ببینم دوست پسرش چه جور آدمیه
بالاخره جین موفق شد اون حرکت رو انجام بده و پاهاش رو صدوهشتاد درجه باز کرد و با لبخند خیلی زیبایی به جیدا نگاه کرد و ایستاد و جیدا اون رو بغل کرد و گفت تو شاگرد خوبی بودی .این کار برای جیدا معمولی بود اما جین از این اون رو بغل کرده بود شکه به نظر میرسید .
جیدا :پسرا بهتر شروع کنیم
نامجون اولین نفری بود که باید رقص رو شروع میکرد و با جدیت تمام با جیدا تمرین کرد و جیدا در تمام مدت از قد اون تعریف میکرد و اینکار نامجون رو خوشحال میکرد و اعضا اونو دست مینداختن .
نفر بعدی کوکی بود .و بعد تهیونگ و جیهوپ و شوگا و جین و در آخر جیمین .
جیمین کنار جیدا ایستاد تا دنس رو شروع کنن .کمی پیشرفتن و یهو مچ جیمین پیچ خورد و روی زمسن افتاد .اعضا برای هوا خوردنی کوتاه از سالن خارج شده بودن و کسی برای کمک نبود .جیدا سریع سمت جیمین رفت و به مچ پاش نگاه کرد و جیمین در تمام مدت به صورت نگران جیدا نگاه میکرد .
جیدا:درد داری
جیمین:یه ذره ..آخ..
جیدا:اوکی بیا بریم رو صندلی پشین .
جیمین سعی داشت بلند بشه که یهو تعادلش رو از دست داد و افتاد رو جیدا...
پسرا تو سالن تمرین منتظر جیدا بودن دقیقا یک ساعت تا شروع تمرین مونده بود و اونا یک ساعت جلوتر اومده بودن .
جیدا وارد سالن شد و بدون اینکه متوجه اعضا بشه کوله پشتیش رو دراورد و شروع به گرم کردن کرد و اعضا در حالی که رو زمین نشسته بودن در سکوت اونو تماشا میکردن و جونگ کوک آروم آروم شیر موز میخورد و تماشا میکرد تا اینکه جیدا پاهاش رو باز کرد و صدوهشتاد زد و شیر موز پرید تو گلوی کوکی و شروع به سرفه کرد و اعضا سعی کردن ساکتش کنن اما جیدا متوجه حضورشون شد و با سرعت به سپتشون رفت و شروع کرد به ضربه زدن به پشت کوکی
جیدا: چرا ساکت اینجا نشسته بودید .جونگ کوک چرا مراقب نیستی .
کوکی: با سرفه گفت من خوبم
تهیونگ : نخواستیم مزاحم تمرینت بشیم
نامجون:تو واقعا انعطاف بدنت خیلی بالاس!
جین منم بدن منعطفی دارم ولی نمیتونم صدوهشتاد بزنم
جیدا:میخوای کمکت کنم؟
و بعد دستشو سمت جین دراز کرد و با هم به وسط سالن رفتن و از جین خواست که خودشو گرم کنه .بعد از چند دقیقه روب۶ روی جین ایستاد و گفت:خب حالا دوتا دستات رو بده به من .جین چهره مضطربی و جیدا برای همین گفت: اصلا نگران نباش ، من نمیزارم اسیبی بهت برسه . جین دو تا دستاشو به جیدا داد و ارون آروم پاهاش رو از هم باز کرد و کم کم داشت موفق میشد اما از یه جایی دیگه نتونست پاهاش باز کنه و جیدا آروم دستاش رو رها کرد و رون های جین رو آهسته به سمت پایین فشار داد .
شوگا خیلی آروم و جوری که فقط اعضا بشنون گفت: اون دختر جوری رفتار میکنه که از اینجا به نظر میاد اونا با هم خیلی صمیمی هستن
جیهوپ: دوست دارم ببینم دوست پسرش چه جور آدمیه
بالاخره جین موفق شد اون حرکت رو انجام بده و پاهاش رو صدوهشتاد درجه باز کرد و با لبخند خیلی زیبایی به جیدا نگاه کرد و ایستاد و جیدا اون رو بغل کرد و گفت تو شاگرد خوبی بودی .این کار برای جیدا معمولی بود اما جین از این اون رو بغل کرده بود شکه به نظر میرسید .
جیدا :پسرا بهتر شروع کنیم
نامجون اولین نفری بود که باید رقص رو شروع میکرد و با جدیت تمام با جیدا تمرین کرد و جیدا در تمام مدت از قد اون تعریف میکرد و اینکار نامجون رو خوشحال میکرد و اعضا اونو دست مینداختن .
نفر بعدی کوکی بود .و بعد تهیونگ و جیهوپ و شوگا و جین و در آخر جیمین .
جیمین کنار جیدا ایستاد تا دنس رو شروع کنن .کمی پیشرفتن و یهو مچ جیمین پیچ خورد و روی زمسن افتاد .اعضا برای هوا خوردنی کوتاه از سالن خارج شده بودن و کسی برای کمک نبود .جیدا سریع سمت جیمین رفت و به مچ پاش نگاه کرد و جیمین در تمام مدت به صورت نگران جیدا نگاه میکرد .
جیدا:درد داری
جیمین:یه ذره ..آخ..
جیدا:اوکی بیا بریم رو صندلی پشین .
جیمین سعی داشت بلند بشه که یهو تعادلش رو از دست داد و افتاد رو جیدا...
۸.۵k
۱۵ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.