معلمم گفت : زندگی را تعریف کن... گفتم : زندگی تعریف کردنی
معلمم گفت : زندگی را تعریف کن... گفتم : زندگی تعریف کردنی نیست . ناراحت شد و نمره ام را صفر داد .
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
سالها بعد او را دیدم که پیر شده بود و عصا بدست راه می رفت . جلو رفتم و گفتم : سلام استاد، زندگی را تعریف کن ... آرام خندید و گفت : نمره ات بیست ... زندگی را باید زیست ...!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
سالها بعد او را دیدم که پیر شده بود و عصا بدست راه می رفت . جلو رفتم و گفتم : سلام استاد، زندگی را تعریف کن ... آرام خندید و گفت : نمره ات بیست ... زندگی را باید زیست ...!!
۱.۶k
۲۱ اسفند ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.