پارت ۱۰
پارت ۱۰
دیا،پاشدم دیدم تو بغل ارسلان نم صداش زدم
من، چیه
دیا، میشه پاشی
من، خوابم میاد ول کن
دیا، من و ول کن
من، دلت رو فشار میدم ها بخواب
دیا، بده خوب خوابم نمیاد
من، الان که دلت رو فشار دادم حالیت میشه
دیا، فشار بده
من، دلش رو محکم فشار دادم که دیدم گریش گرفت
دیا، آخ .. با گریه ..
دیا، خیلی بدی ای .. با گریه..
من، خود خواستی
دیا، با دستم زدم به بازوش من، خوب حالا گریه بکن
دیا، ای کاش جای من بودی میفهمیدی من چی میکشم الان محکم فشار دادی انگار چاقو کردن تو دلم .. با گریه ..
من، خوبه که من جای تو نیستم
من ، صدای گریش بلند تر شد دستم رو دوباره رو دلش کشیدم که با همون حالت گریه آخی گفت
دیا، آخ آی آی آی
من، عجب گیری کردم بیا پایین بهت مسکن بدم
دیا، برای چی این کارو کردی که الان بگی عجب گیری کردیم بعدشم نمیتونم بلند شب بیار بالا
من، دوست داشتم
دیا، خیلی بی شعوری
من، بغلش کردم و بردش پایین بیا بخور تایکم بهترشی
دیا،مرسی
من، نشستم فیلم ترسناک گذاشتم و برق هارو خاموش کردم فیلم شروع شد
دیا، یه زنه صورتش خونی بود یهو آمد تو صفحه تلویزیون جیغ زدم
من، دیانا جیغ زد که دستم رو دور کمرش حلقه کردم و به خودم نزدیکش کردم که چشاش رو گذاشت رو شونم کلان گرفتمش تو بغلم یعنی ب.ا.س.ن.ش روی باهام بود
دیا، بغلم کرد من سرم رو روی شونش گذاشتم
لایک تا ۷ برسه پارت بعدی رو میزارم
واینکه دوستون دارم ممنون از حمایت ها تون
دیا،پاشدم دیدم تو بغل ارسلان نم صداش زدم
من، چیه
دیا، میشه پاشی
من، خوابم میاد ول کن
دیا، من و ول کن
من، دلت رو فشار میدم ها بخواب
دیا، بده خوب خوابم نمیاد
من، الان که دلت رو فشار دادم حالیت میشه
دیا، فشار بده
من، دلش رو محکم فشار دادم که دیدم گریش گرفت
دیا، آخ .. با گریه ..
دیا، خیلی بدی ای .. با گریه..
من، خود خواستی
دیا، با دستم زدم به بازوش من، خوب حالا گریه بکن
دیا، ای کاش جای من بودی میفهمیدی من چی میکشم الان محکم فشار دادی انگار چاقو کردن تو دلم .. با گریه ..
من، خوبه که من جای تو نیستم
من ، صدای گریش بلند تر شد دستم رو دوباره رو دلش کشیدم که با همون حالت گریه آخی گفت
دیا، آخ آی آی آی
من، عجب گیری کردم بیا پایین بهت مسکن بدم
دیا، برای چی این کارو کردی که الان بگی عجب گیری کردیم بعدشم نمیتونم بلند شب بیار بالا
من، دوست داشتم
دیا، خیلی بی شعوری
من، بغلش کردم و بردش پایین بیا بخور تایکم بهترشی
دیا،مرسی
من، نشستم فیلم ترسناک گذاشتم و برق هارو خاموش کردم فیلم شروع شد
دیا، یه زنه صورتش خونی بود یهو آمد تو صفحه تلویزیون جیغ زدم
من، دیانا جیغ زد که دستم رو دور کمرش حلقه کردم و به خودم نزدیکش کردم که چشاش رو گذاشت رو شونم کلان گرفتمش تو بغلم یعنی ب.ا.س.ن.ش روی باهام بود
دیا، بغلم کرد من سرم رو روی شونش گذاشتم
لایک تا ۷ برسه پارت بعدی رو میزارم
واینکه دوستون دارم ممنون از حمایت ها تون
۲.۳k
۲۰ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.