خیانت درست ولی اشتباهP②

لباسی که کوک دوست نداشتو پوشیدم یه لباسی که یکم باز بود یهو اومد تو
کوک. سلا. با دیدن لباسش کمی اعصبانی شذ
هانا. بفرمایید کاری داشتید اقای جئون
کوک. هه جئون
هانا. خب باشه ایگه اینطوریه
هانا. چته
کوک. اومدم ببینم چرا بهم نگفتی پدر خوانده داری. بعدشم شوخی خوبی بود که گفتی پدر شدم دیگه اره؟؟؟
هانا. من با اون قیافه شوخی داشتم عه سلام خانم جئون
سومی. سلام
هانا. تبریک میگم
سومی و کوک. واسه چی
هانا. بخواطر عروسیتون دیگه
سومی. تو از کجا میدونی
هانا. اقای جئون کارتون؟؟؟؟؟
کوک. اها سومی برو بیرون معامله داریم
هانا. من قرار داد سهام شمارو لغو میکنم
کوک. به چه جرعتی
هانا. چون رئیس شرکتم
کوک. اهم اهم منم
هانا. اره میدونم بابات شرکت داره به تو واگذار شده خودم اونجا بودم قسمت وی ای پی
کوک. چییی
هانا. چیو توتون چی قرار داد فصد شد. تمام و کمال. اهم اهم نگهبان این اقا رو ببرید بیرون
کوک چیکار میگنید
نگهبان. همین کاری که میبینی
کوک ویو
اهعه چرا اون لباسو پوشید که باز بود هااا اصلا به من چه. وایسااا جواب بابا رو چی بدمممممم
هانا ویو
اخیش خوبش کردم که یهو نمیدونم از کجا یه پسری با ماسک اومد تو
کوک ویو
گفتم بزا. خودمو شبیع این مامور اتاق هانا کنم ببینم چطوریه کارش
&سلام
هانا. سلام شما
& از دوران بچگی بات بودم کثا... فت یادت نمیادددددد
هانا. تهیونگ تویی
ته. نه عمتم
هانا. تهیونگگگگگگگگ پرید بغلشش
ته. او او چیشده خوشحالی
هانا هیچی بابا رئیس شرکت شدم یاع بیا بشین
ته باشع
هانا. بوراممممممم دوتا کاپوچینو بیار
بورام. حالا انگار ابدارچی ام. چشم ارباب(چمله اخر رو با تیکه گفت)
ته و هانا خنده
کوک ویو
رفتم قایمکی توی اتاق رفتم قسمتی که با نگهبانا قرار گذاشتم خودم برم دیدم هانا یه پسری رو بغل کرد قلبم وایسااا کوک تو عاشق سومی هستی اینو ول کن
بورام. میگم بزار ابدارچی باشم
هانا. واسچی
بورام هرچی میخوام اونجا هست از غذا گرفته تا تلوزیون
هانا و ته خندهه
هانا. خب تهیونگ واس چی اومد
ته. اممممم. اومدم بگم که گوشتو بیار
هانا. بگو
ته. میشه دوس دخارم باشی تورو خدا. اروم
هانا. باشه
ته میگم امشب دعوتی خونه من میای
هانا. باشه اوهههه تهیونگگگگ مهمون فوق سری دارم میشه بعدا حرف بزنیم
تهیونگ. باشه به کارت برس بای
هانا. بای ته ته
(تهیونگ با کوک دوسته)
کوک ویو
یعنی چی یهش گفت فوضولیم گل کرد وایسا اون تهیونگ نیس دوست من. یاااا این اینجا چی میخواد
پارک هو. سلام کانگ هانا
هانا. سلام اقای پارک
پارک هو. برای معذمله اومدم
هانا. با کمال میل
کار هاشونو حل کردن
پارک هو. از ملاقات باهاتون خوشبختم خداحافظ
هانا. خداحافظ اقای پارک
هانا هوفف خسته شدم برم خونه دیگه. همههه نگهبان بیروننننننن(داد)
نگهبانا همراه با کوک. چشم
وسایلمو رو جمع کردم رفتم بیرون بورامو دیدم
سلام گورخر. بیا بریم خونه کوچولو چطوره
هانا. خوبه تازه یه ماهشه
بورام. باید از خودت مراقبت کنی فهمیدی
هانا. باسه بریم خونه خستم
رفتن خونه
هانا امروز کوک اومد اعصبانی بود. یاع یاععع
بورام. خوب حرصشو در اوردی خوبه میگم تهیونگ دعوتمون کرد
هانا. اره توهم مثل من همه چیزارو ضبت میکنی نه. خنده
بورام. اره.
از خنده جر خوردن
شب شد اماده شدم
با بورام رفتیم
دیدم....