•VAMPIRE•2•
اکشن"
تو همون لحظه بود که صدای بلندگوی مدرسه در اومد
"توجه توجه؛دانش اموزانیکه هنوز به صف اردو نیومدند لطفا هرچه سریع تر به حیاط بیان.. اسامی دانش آموزان جا مانده: ... و ... و ... و لی لورا" با شک نگاهی به دور و اطراف انداختم؛بیخیال شباهت اسمی که زیاده و دوباره سرمو انداختم توی کتاب .. نفهمیدم چیشد که ری دستمو گرفت و تا به خودم اومدم توی اتوبوس اردو بودم
نمیشد بگم از اینجا بودن ناراحتم.. اتفاقا اگهچند درصد ریز هم نمیخواستم بیام اردو بعد دیدن کراش تمام این چند وقتی که تو این مدرسه بودم بی صبرانه منتظر ادامه اردو بودم؛
اراس یکی از محبوب ترین پسرای مدرسه هست .. و کراش چند سالم ؛هربار تلاش کردم بهش نزدیک شم شکست خوردم دورش آدمای زیادی نیست و با هیچکس هم گرم نمیگیره
"کاملیا نزدیک به لورا میشه و سرشو نزدیک گوشش میکنه"
اگه بازم به نگاه کردن ادامه بدی آدمای تو خیابون هم میفهمن دوسش داری "کاملیا یکی از دخترای خوشگل و پولدار مدرسه هست و از نظر اخلاقی و ذاتی هم رتبه اولو تو مدرسه داره"
بیخیال،کراش؟"پوزخند" حداقل من تو کلاس با نگاه های شدید نمیخورمش "دستشو میندازه روی شونه لورا"
بیا این اردو فقط خاطره بسازیم کراشو بیخیال "چشمک"
همون حوالی بود که اتوبوس واستاد"
مربی "خب بچه ها؛همه گوشتون به من باشه! تا چند دقیقه دیگه وارد کاخ ومپایر میشین سعی کنین از همجدا نشین ..بنا به درخواست شماها که میخواین دوستانه خاطره داشته باشین ما پنج ساعت آینده دنبالتون میایم؛ حسابی خوش بگذرونین..
تو همون لحظه بود که صدای بلندگوی مدرسه در اومد
"توجه توجه؛دانش اموزانیکه هنوز به صف اردو نیومدند لطفا هرچه سریع تر به حیاط بیان.. اسامی دانش آموزان جا مانده: ... و ... و ... و لی لورا" با شک نگاهی به دور و اطراف انداختم؛بیخیال شباهت اسمی که زیاده و دوباره سرمو انداختم توی کتاب .. نفهمیدم چیشد که ری دستمو گرفت و تا به خودم اومدم توی اتوبوس اردو بودم
نمیشد بگم از اینجا بودن ناراحتم.. اتفاقا اگهچند درصد ریز هم نمیخواستم بیام اردو بعد دیدن کراش تمام این چند وقتی که تو این مدرسه بودم بی صبرانه منتظر ادامه اردو بودم؛
اراس یکی از محبوب ترین پسرای مدرسه هست .. و کراش چند سالم ؛هربار تلاش کردم بهش نزدیک شم شکست خوردم دورش آدمای زیادی نیست و با هیچکس هم گرم نمیگیره
"کاملیا نزدیک به لورا میشه و سرشو نزدیک گوشش میکنه"
اگه بازم به نگاه کردن ادامه بدی آدمای تو خیابون هم میفهمن دوسش داری "کاملیا یکی از دخترای خوشگل و پولدار مدرسه هست و از نظر اخلاقی و ذاتی هم رتبه اولو تو مدرسه داره"
بیخیال،کراش؟"پوزخند" حداقل من تو کلاس با نگاه های شدید نمیخورمش "دستشو میندازه روی شونه لورا"
بیا این اردو فقط خاطره بسازیم کراشو بیخیال "چشمک"
همون حوالی بود که اتوبوس واستاد"
مربی "خب بچه ها؛همه گوشتون به من باشه! تا چند دقیقه دیگه وارد کاخ ومپایر میشین سعی کنین از همجدا نشین ..بنا به درخواست شماها که میخواین دوستانه خاطره داشته باشین ما پنج ساعت آینده دنبالتون میایم؛ حسابی خوش بگذرونین..
۱.۱k
۱۰ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.