اولین آشنایی من!
pاخر
ا/ت:ولی چی؟
تهیونگ:ولی من تو رو دوست دارم!
ا/ت:واقعا راست میگی؟
تهیونگ:اره راست میگم از اول که دیدمت ازت خوشم اومد ولی میدونم تو منو دوست نداری
تهیونگ میخواست ادامه بده حرفش بده که ا/ت لباش و بوسید و نتونست ادامه بده
اولش شک شد ولی بعدش همکاری کرد
جدا شدن از هم
ا/ت:منم تو رو دوست دارم
تهیونگ:مگه تو دوست پسر نداری؟
ا/ت:نه خب راستش (بهش توضیح میده)
تهیونگ:ای بد گرل
تهیونگ ا/ت رو براید استایل بغل میکنه و میبره خونشون
ا/ت و میزاره رو مبل و
تهیونگ:باید تنبیهت کنم
و ا/ت و تا میتونه قل قلک میده (چیه فکر چی کردی منحرف🗿😔)
ا/ت:تروخدااا جررررر خوردم تهیونگ بسه کمتر قل قلک بده(منحرف😔)
تهیونگ:باشه عزیزم بازم میگم دوست دارم
ا/ت:منم دوست دارم بیب
و خب به خوبیو خوشی زندگی کردند نانسی هم با یه پسره دیگه رل شد
لی اونوو هم با هانا وارد رابطه شد تامااام❤️
میدونم بد شد😔
ولی اولین فیکم بود
ا/ت:ولی چی؟
تهیونگ:ولی من تو رو دوست دارم!
ا/ت:واقعا راست میگی؟
تهیونگ:اره راست میگم از اول که دیدمت ازت خوشم اومد ولی میدونم تو منو دوست نداری
تهیونگ میخواست ادامه بده حرفش بده که ا/ت لباش و بوسید و نتونست ادامه بده
اولش شک شد ولی بعدش همکاری کرد
جدا شدن از هم
ا/ت:منم تو رو دوست دارم
تهیونگ:مگه تو دوست پسر نداری؟
ا/ت:نه خب راستش (بهش توضیح میده)
تهیونگ:ای بد گرل
تهیونگ ا/ت رو براید استایل بغل میکنه و میبره خونشون
ا/ت و میزاره رو مبل و
تهیونگ:باید تنبیهت کنم
و ا/ت و تا میتونه قل قلک میده (چیه فکر چی کردی منحرف🗿😔)
ا/ت:تروخدااا جررررر خوردم تهیونگ بسه کمتر قل قلک بده(منحرف😔)
تهیونگ:باشه عزیزم بازم میگم دوست دارم
ا/ت:منم دوست دارم بیب
و خب به خوبیو خوشی زندگی کردند نانسی هم با یه پسره دیگه رل شد
لی اونوو هم با هانا وارد رابطه شد تامااام❤️
میدونم بد شد😔
ولی اولین فیکم بود
۱۴.۸k
۲۲ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.