P19
(ا/ت یه نگاه به بچه های اکیپ میکنه همه نگاش میکنن و هر کی یه ماری انجام میده یکی دست میزنه براش یکی انگشت شستشو به عنوان لایک میاره بالا....)
ا/ت:زنیکه خودش دلش دعوا میخواست
مینهو:۵دقیقه استراحت بدیم
ا/ت:ارع سرم درد میکنه بزار ۱۰دقیقه باشه
مینهو:۱۰دقیقه استراحت داریم بچه ها
(ا/ت میره کافه تریا پیش کای همه چیو براش تعریف میکنه)
کای:خوب کاری کردی خودش و دوست پسرش خفمون کردن
ا/ت:نمی دونم چرا دختره اشنا میزد
کای:شاید تو خیابون دیدیش
ا/ت:نمیدونم
کای:اقتی محترم اومد
تهیونگ:ا/ت به چه حقی دست رو دوست دختر من بلد میکنی
ا/ت:به همون حقی مه اون منو زد
تهیونگ:نکنه حسودیت شد
ا/ت:چی داری میگی حسودی چیه
تهیونگ:ارع تو حسودیت شد که گفت دوست دخترمه
ا/ت:ببین اولا من دوست پسر دارم بغل دستم نشسته دوما حوصله سر و کله زدن با تو رو ندارم پس لطف کن و مزاحم نشو
تهیونگ:باشه خلیم دلم نمیخواد پیش تو این اقای نوسب وایسم
کای:درس حرف بزن هنوز عکس نگرفتی
تهیونگ:نه بابا میخوای چیکار کنی
ا/ت:بس کنید
جیمین:اینجا چه خبره
ا/ت:ممنون میشم این دوستمون رو ببری تا باز دعوا شروع نکرده
جیمین:تهیونگ بیا بریم
(جیمین تهیونگ رو برد تو راه تهیونگ همه چی رو براش تعریف کرد اخه جیمین اون موقع نبود)
جیمین:جدی میگی اینا رو دیگه
تهیونگ:ارع شوخیم چیه
جیمین:تقصیر سونا بوده تقصیر توعم بوده
تهیونگ:من چرا
جیمین:مگه تو نبودی گفتی ورود افراد متفرقه به عماسی ممنوعه
تهیونگ:چرا
جیمین:خب دیگه یعنی یکمش تقصیر توعه
تهیونگ: حالا هرچی خیلی دلم میخواد بزنم تو دهنش
جیمین:دهن کی
تهیونگ:همون کای عوضی دیگه
جیمین:اگه بری طرفش ا/ت کبودت میکنه
تهیونگ:مثلا میخواد چیکار کنه زورش که از من بیشتر نیست
جیمین:اما خودت الان گفتی که سونا رو بلند کرد زد زمین
تهیونگ:سونا سبکه حتی توعم میتونی بلندش کنی
جیمین:چی بگم
تهیونگ: هیچی فقط یه نظر
جیمین:چه نظری
تهیونگ:میخوام از سونا جدا شم به نظرت بخاطر اینکه زیاد پول میخواد ازش جدا شم یا بخاطر ابرو ریزی امروز
جیمین:میخوای ازش جدا شی
تهیونگ:ارع
جیمین:بخاطر ا/ته
تهیونگ:پس میخوای بخاطر کی باشه
جیمین:داداش ببین به نظر من بخاطر پول گرفتن بیش از حدش باشه خیلی بهتر
تهیونگ:چرا
جیمین:چون تقریبا همه ی کسایی که دورو برتن تو رو میشناسن و میدونن بخاطر همچنین دلیل مسخره ای همچین کاری نمیکنی
تهیونگ:راس میگی ها
جیمین:راستی عکس گرفتی
تهیونگ:نه سونا خانم اومد نزاشت
جیمین:پاشو بریم سر صحنه
تهیونگ: باشه
.............
ا/ت:وای سرم چقدر درد میکنه
کای:یه قهوه برات بیارم بخوری
ا/ت:نمیخواد داریم میریم میخریم
کای:میخوای ماساژ بدم سرتو
ا/ت:نه بابا خودتو خسته نکن من میرم عکس تهیونگ خان مونده اونو بگیرم و بعد بریم خونه اصلا....
ا/ت:زنیکه خودش دلش دعوا میخواست
مینهو:۵دقیقه استراحت بدیم
ا/ت:ارع سرم درد میکنه بزار ۱۰دقیقه باشه
مینهو:۱۰دقیقه استراحت داریم بچه ها
(ا/ت میره کافه تریا پیش کای همه چیو براش تعریف میکنه)
کای:خوب کاری کردی خودش و دوست پسرش خفمون کردن
ا/ت:نمی دونم چرا دختره اشنا میزد
کای:شاید تو خیابون دیدیش
ا/ت:نمیدونم
کای:اقتی محترم اومد
تهیونگ:ا/ت به چه حقی دست رو دوست دختر من بلد میکنی
ا/ت:به همون حقی مه اون منو زد
تهیونگ:نکنه حسودیت شد
ا/ت:چی داری میگی حسودی چیه
تهیونگ:ارع تو حسودیت شد که گفت دوست دخترمه
ا/ت:ببین اولا من دوست پسر دارم بغل دستم نشسته دوما حوصله سر و کله زدن با تو رو ندارم پس لطف کن و مزاحم نشو
تهیونگ:باشه خلیم دلم نمیخواد پیش تو این اقای نوسب وایسم
کای:درس حرف بزن هنوز عکس نگرفتی
تهیونگ:نه بابا میخوای چیکار کنی
ا/ت:بس کنید
جیمین:اینجا چه خبره
ا/ت:ممنون میشم این دوستمون رو ببری تا باز دعوا شروع نکرده
جیمین:تهیونگ بیا بریم
(جیمین تهیونگ رو برد تو راه تهیونگ همه چی رو براش تعریف کرد اخه جیمین اون موقع نبود)
جیمین:جدی میگی اینا رو دیگه
تهیونگ:ارع شوخیم چیه
جیمین:تقصیر سونا بوده تقصیر توعم بوده
تهیونگ:من چرا
جیمین:مگه تو نبودی گفتی ورود افراد متفرقه به عماسی ممنوعه
تهیونگ:چرا
جیمین:خب دیگه یعنی یکمش تقصیر توعه
تهیونگ: حالا هرچی خیلی دلم میخواد بزنم تو دهنش
جیمین:دهن کی
تهیونگ:همون کای عوضی دیگه
جیمین:اگه بری طرفش ا/ت کبودت میکنه
تهیونگ:مثلا میخواد چیکار کنه زورش که از من بیشتر نیست
جیمین:اما خودت الان گفتی که سونا رو بلند کرد زد زمین
تهیونگ:سونا سبکه حتی توعم میتونی بلندش کنی
جیمین:چی بگم
تهیونگ: هیچی فقط یه نظر
جیمین:چه نظری
تهیونگ:میخوام از سونا جدا شم به نظرت بخاطر اینکه زیاد پول میخواد ازش جدا شم یا بخاطر ابرو ریزی امروز
جیمین:میخوای ازش جدا شی
تهیونگ:ارع
جیمین:بخاطر ا/ته
تهیونگ:پس میخوای بخاطر کی باشه
جیمین:داداش ببین به نظر من بخاطر پول گرفتن بیش از حدش باشه خیلی بهتر
تهیونگ:چرا
جیمین:چون تقریبا همه ی کسایی که دورو برتن تو رو میشناسن و میدونن بخاطر همچنین دلیل مسخره ای همچین کاری نمیکنی
تهیونگ:راس میگی ها
جیمین:راستی عکس گرفتی
تهیونگ:نه سونا خانم اومد نزاشت
جیمین:پاشو بریم سر صحنه
تهیونگ: باشه
.............
ا/ت:وای سرم چقدر درد میکنه
کای:یه قهوه برات بیارم بخوری
ا/ت:نمیخواد داریم میریم میخریم
کای:میخوای ماساژ بدم سرتو
ا/ت:نه بابا خودتو خسته نکن من میرم عکس تهیونگ خان مونده اونو بگیرم و بعد بریم خونه اصلا....
۴۱.۵k
۰۳ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.