🩸🌑پارت18🌑🩸

🩸🌑پارت18🌑🩸

پرش زمانی به صبح ساعت 8⭐✨
ویو لیا:

از خواب بیدار شدم دیدم کوک منو تو بغلش گرفته منم اروم از بغلش اومدم بیرون و رفتم تست بچه رو بر داشتم رفتم کارمو انجام دادم و روش نوشته بود یک ساعت طول میکشه منم گذاشتمش تو کمد کنار دست شور و رفتم بیرون و رفتم صبحانه رو اماده کردم بعدم نایلارو دیدم اومد پایین
نایلی: سلام😊
لیا: سلام😊
نایلی: ممنونم که منو از مر.گ نجات دادین
لیا: خواهش میکنم
نایل: 😊
بعدم رفتم کوکرو بیدار کردم بعدم با کوک اومدیم پایین غذا خوردیم بعدم من رفتم کنار نایلی دیدم داره باگوشیش کار میکنه
لیا: سلام😊
نایلی: سلام خوبی
لیا: مرسی راستی میای بریم باشگاه تازه ثبت نام کردم
نایلی🤔باشه😊
لیا: باشه پس تایه دو ساعت دیگه اماده باش
نایلی: باشه😊
بعدم رفتم بیرون

پرش زمانی به دو ساعت بعد)

رفتم سری داخل دستشویی و تست بچه رو بر داشتم واییییییییییی دو دو دو دوخط بود😱
واییببیییییییییی باید به کوک بگم سری رفتم پیشه کوک
لیا: کوک(داد)
کوک: چی شده😕
لیا: نایلی(داد)
نایلی: چی شده😱
همه اومدن تو حال منم تست بچه رو بردم بالا
لیا: من من من من حامله ام
کوک: چی😳
نایلی: ها😳
لیا: اره(ذوق)
کوک:. ـ............ ادامه دارد

عکسه فیکو عوض کردم
حمایت⭐کوووو♡☆
بای✦✧