سالام خودمم نمیدونم چرا دارم این سناریو رو می نویسم 😔

سالام خودمم نمیدونم چرا دارم این سناریو رو می‌نویسم 😔


pov : ریکشن پسرای اسلیترین اگه


اگه باهاشون برید حموم 😐


تام : لطفاً ازم نخواید برای تام رو بنویسم 🔞


متیو : ایشونم خیلی خودشو کنترل می‌کنه ولی خب کنترل هم یه حدی داره مگه نه؟


تئو : فقط داره دیدت می‌زنه موهاتو خودش می‌شوره و ایشونم خیلی خودشو کنترل می‌کنه سه چهار باری بین دیوار گیرت انداخته و باهات ک.یس رفته وقتی اومدید بیرون خودش موهاتو سشوار می‌کشه 🤧 بعد از حموم میری تو بغلش می‌خوابی و خب چون زمستون بود خیلی حال میداد (بیا از تام که بهتره )


دراکو : ایشونم داره براندازت می‌کنه ولییی خودشو کنترل می‌کنه که کاری نکنه و فقط میبوستت البته چند باری توی وان روت خی.مه زده ولی تو خودتو نجات دادی( احتمالا شب یه خبرهایی هست 😁)

انزو : ایشون از بس که پاکه فقط به صورتت نگاه می‌کنه و کلی ازت تعریف می‌کنه و شاید هم ببوستت 🙃 😶‍🌫️

ریگولوس : با هم زیر دوش می‌رقصید و دستشو اصلا از روی کمرت بر نمیداره البته قشنگ گردنت رو بنفش می‌کنه ایشونم خودشو کنترل می‌کنه ولی اومدید بیرون تلافی می‌کنه 😉😂











follow me chocolate girl🍫😉.