قمارِ عشق پارت اول(فصل اول)
___rona____
این روزا اصلا حالم خوب نبود.
افسردگی کامل گرفته بودم.
تموم دوستام رو از دست داده بودم،تمام وسایل هامو از دست دادم .
اتاق بزرگم ، عروسکام ، پولام ، زیورآلاتام ولی هیچ کدومش مثل غم از دست دادن مامانم نبود.
مامانم بهم قول داده بود که کنارم بمونه
وقتی رفت زندگی من سیاه شد.
پدرم هر وقت میومد خونه مست میکرد و من رو زیر بار کتک می گرفت.
تمام بدنم کبود کبود میشود .
گناه من چی بود ؟
مگه من چیکار کردم ....
تو مدرسه همه من رو هرزه صدا میکنن ..
خیلی بده نه ؟
ادم یکدفعه ای همه چیزش رو از دست بده ..
البته همه چیز من به وسایلام و اتاقم و پولام نبود ...
همه چیز من مامانم بود ...
که ترکم کرد
دنیا دیگه از این بدتر میخوای سرم بیاری ؟!
هر روز که میرم مدرسه دخترای قلدر مدرسه جمع میشن و کتکم میزنن و کتابام رو پاره میکنن و میرن
وقتی میخوام غذا بخورم میام و غذام رو میریزن توی آشغال دونی
گناه من فقط این بود که به دنیا آمدم...
دیگه نمیکشم
دیگه خسته شدم
این روزا اصلا حالم خوب نبود.
افسردگی کامل گرفته بودم.
تموم دوستام رو از دست داده بودم،تمام وسایل هامو از دست دادم .
اتاق بزرگم ، عروسکام ، پولام ، زیورآلاتام ولی هیچ کدومش مثل غم از دست دادن مامانم نبود.
مامانم بهم قول داده بود که کنارم بمونه
وقتی رفت زندگی من سیاه شد.
پدرم هر وقت میومد خونه مست میکرد و من رو زیر بار کتک می گرفت.
تمام بدنم کبود کبود میشود .
گناه من چی بود ؟
مگه من چیکار کردم ....
تو مدرسه همه من رو هرزه صدا میکنن ..
خیلی بده نه ؟
ادم یکدفعه ای همه چیزش رو از دست بده ..
البته همه چیز من به وسایلام و اتاقم و پولام نبود ...
همه چیز من مامانم بود ...
که ترکم کرد
دنیا دیگه از این بدتر میخوای سرم بیاری ؟!
هر روز که میرم مدرسه دخترای قلدر مدرسه جمع میشن و کتکم میزنن و کتابام رو پاره میکنن و میرن
وقتی میخوام غذا بخورم میام و غذام رو میریزن توی آشغال دونی
گناه من فقط این بود که به دنیا آمدم...
دیگه نمیکشم
دیگه خسته شدم
۴۲.۸k
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.