school secret

پارت ۱۴
نامجون: عه ، کدوم بانوی جذابی جیمین رو جذب خودش کرده؟
جیمین: آ دوست آلینا ، آلیس بود اره؟
نامجون: اره حالا اروم تر حرف بزن.
معلم: ته کلاس! ساکت باشین!
جیمین: حالا بعد حرف میزنیم.
یک ساعت بعد زنگ تفریح
تهیونگ: حالا راستی راستی عاشقش شدی؟ تا دیروز براش قلدری میکردی.
جیمین: تهیونگ جان هر قلدری دلش به رحم میاد و عاشق میشه. مثل جونگکوک.
همه خندیدن.
جونگکوک: عه. من میدونم که دیگه اینجوریه.
تهیونگ: کی من؟
جونگکوک: حالا به غیر از تو نامجون.
جیمین: آهههه راست میگی!
نامجون: من؟ عاشق کی؟
جیمین و جونگکوک باهم: آنیلا
نامجون: ها؟
تهیونگ: عههه راست میگین با آنیلا خیلی نرم حرف میزنه!
نامجون: عه بسه دیگه.
تهیونگ: ولی واقعا خیلی اون دختره....
نامجون: ولی من حس میکنم واقعا کاری نکرده.
جونگکوک: بیا دیدی گفتم عاشقش شده.
نامجون: چه ربطی داره.
تهیونگ: پسرا وقتی عاشق میشن دیگه مش طرف عشقشون رو میگیرن نه دوستاشون.
نامجون: عه بسه.
ویو بعد مدرسه
آنیلا تو خونه اصلا حالش خوب نبود‌. نه درست و حصابی غذا خورده بود و ته استراحت کرده بود.
همش حرف هاشون تو مغزش پلی میشید.