فیک قمار خونه پارت ۱
با ریختن آب روی صورتم از خواب پاشدم از شدت یهویی بودنش حتی فرصت جیغ زدنم نداشتم
بابا ا/ت: هی دختره خیره سر تا کی میخوای اینجا بمونی ها پاشو دنباله کار(داد)
+چشم
هنوز بدنم داشت میلرزید بلافاصله رفتم زیر دوشه آب با اینکه فقط ۵ ساعت خوابیده بودم ولی با شوکی که بهم وارد شد دیگه اثری از خواب تو چشمام وجود نداشت بعده حموم پاشدم و رفتم تو کافه ای که کار میکردم یه تیکه شکلات خوردم تا فقط فشارم نیوفته و شروع به کار کردم
(۷ساعت بعد):
تقریبا همه رفته بودن کافه خلوت بود وسایلم رو ورداشتم و کرکره رو آوردم پایین هندزفری رو گذاشتم تو گوشم و قدم زنان به خونه راه افتادم هوا تاریک بود بعد از ۱۰ دقیقه رسیدم وارد خونه شدم چراغا خاموش بود تعجب کردم یعنی هنوز نیومده بود داشتم میرفتم بالا که یه چیزه محکمی به سرم خورد و دیگه چیزی نفهمیدم
(پرش وقتی بهوش اومد):
پلکان سنگینی میکردن ولی باید میدونستم چه خبره چشمام رو باز کردم دیدم به یه صندلی بسته شدم
بابا ا/ت: هی دختره خیره سر تا کی میخوای اینجا بمونی ها پاشو دنباله کار(داد)
+چشم
هنوز بدنم داشت میلرزید بلافاصله رفتم زیر دوشه آب با اینکه فقط ۵ ساعت خوابیده بودم ولی با شوکی که بهم وارد شد دیگه اثری از خواب تو چشمام وجود نداشت بعده حموم پاشدم و رفتم تو کافه ای که کار میکردم یه تیکه شکلات خوردم تا فقط فشارم نیوفته و شروع به کار کردم
(۷ساعت بعد):
تقریبا همه رفته بودن کافه خلوت بود وسایلم رو ورداشتم و کرکره رو آوردم پایین هندزفری رو گذاشتم تو گوشم و قدم زنان به خونه راه افتادم هوا تاریک بود بعد از ۱۰ دقیقه رسیدم وارد خونه شدم چراغا خاموش بود تعجب کردم یعنی هنوز نیومده بود داشتم میرفتم بالا که یه چیزه محکمی به سرم خورد و دیگه چیزی نفهمیدم
(پرش وقتی بهوش اومد):
پلکان سنگینی میکردن ولی باید میدونستم چه خبره چشمام رو باز کردم دیدم به یه صندلی بسته شدم
۹.۸k
۰۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.