آسمان شب🎻🍷

آسمان شب🎻🍷



ا.ت:*ددی...... کجایی؟
_تو اتاقم
ا.ت رفتم سمت اتاق درو باز کردم رفتم روی پای کوک نشستم
*ددی کی میریم؟
_برو حاظر شو
رفتم لباسی که کوک برام گرفته بود رو پوشیدم کراپ گلبهی رنگ و یه دامن سیاه تا بالای زانو
آرایش کم رنگی کرد و رفتم تو اتاق کوک
زمانی که کوک رو دیدم داشت دوتا دکمه بالایش رو باز میکرد رفتم سمتش
*یاااا... ددی؟
_ جانم عشق ددی
*چرا دکمه های لباست رو باز میکنی؟
_چطور مگه؟...... خوشگله که
*خب منم میرم یه لباس باز که سینه هام توش پیدا باشه میپوشم...... چطوره؟....... به نظرم خیلی خوب میشه
_ حق نداری همچین کاری رو کنی
*پس دکمه هاتو ببند نمیخوام دکمه هات باز باشن
کوک خندید و دکمه هاشو بست
_بریم؟
*اوهوم
وقتی رسیدیم سریع تهیونگ امد سمتمون
-سلام
سلام کردیم و رفتیم نشستیم
-چیزی میخورید؟
_دوتا ویسکی
- اوک
*ددی
_جانم
*بریم برقصیم؟
_باکمال میل
بلند شدیم رفتیم روی پیست رقص
بعد یه ربع خسته شدم رفتم نشستم
_من میرم الان برمیگردم
*اوک
یه ربع بعده اینکه کوک رفت یه پسری امد طرفم
+سلام
*سلام
+چطوری؟
*خوبم
+به من افتخار یه رقص رو میدید؟
مونده بودم چی بگم پسره دستم رو گرفت بلندم کرد
بعد این که رقصیدیم رفتیم نشستیم......


امیدوارم خوشتون امده باشه لایک و کامنت یادتون نره 🎻🍷