من کیوت نیستم² p17
ا.ت از خواب بیدار میشه:من کیوت نیستم(خواب آلو و خیلی کیوت😂)شوهر میخوام چیکار تو کی اصن
(چشماش بستس) جونگکوک بدو بدو رفت بیرون و از پله ها اوفتاد پایین و صدای خیلی بلندی داد
مثل شتلقققققققق
حتی جونگ سو هم ک هدفون داشت شنید
هیونجین و ا.ت و جونگ سو اومدن بالای پله ها
با چشمای از حدقه در اومده به جونگکوک که پخش زمین بود نگاه میکردن
جونگ سو هدفونشو از رو گوشش برداشت از دستش ول شد افتاد تو سر جونگ کوک
همون لحظه
دینگ دینگ(صدای زنگ)
ا.ت هم خواست بره پایین درو باز کنه که اوفتاد رو جونگکوک 😂
لههههه شدمممم لنتییی بهت نمیخوره انقد سنگین باشی
ا.ت:گوه نخور
جونگ کوک:من تو رو نمیخورم
هیونجین از رو همه پله ها مثل جکی چان
اومد پایین درو باز کرد
جونگ سو هم اومد پایین دست ا.تو گرفت که بلند شه
با دیدن تهیونگ خودش هم اوفتاد رو ا.ت😂
جونگکوک خودشو کشید بیرون دست جونگ سو رو گرفت بلند شد
جونگکوک:نظرتون چیه یکم رژیم بگیرید؟
ا.ت:میزنم ناکارت میکنم،تقصیر خودته ها
جونگ سو:منم کمکت میکنم
حیف که الان مهمون داریم
جونگ کوک: شما ها فرشتههههه نجاتتتتت منییید(با فیلیکس و تهیونگ و جونگ گیو و همون مین هو خره)
ا.ت و جونگ سو قیافشونو کجو کله کردن
جونگ گیو:سلاااام نوناااا(بغل کردن ا.ت)
ا.ت:عیی این چندش بازی ها چیه
جونگ گیو از بغل ا.ت اومد بیرون:خیلی خری
سلام(رو به بقیه)
تهیونگ: ساکتونو پس من بیارم؟؟؟
فیلیکس:مگه خدمتکارا هویجن؟
ا.ت:,هی مگه نمیبینی ساعت چهاره؟
الان خوابن
تو بیا استراحت کن من ساکارو میارم
رفت ساک تهیونگو جونگ گیوو هم برداشت
ته:سنگینه بذار بیارم کمکت
ا.ت:چی فکر کردی؟من زور این یه چصه وسایلم نداشته باشم؟
مین هو:مال منم بیار دیگه
ا.ت:مگه من نوکرتم؟
مین هو:...
ساکشو برداشت فیلیکس هم ساکشو برداشت
ا.ت:اینا رو کجا ببرم(رو به جونگ سو)
جونگکوک:بده من ببرم
ا.ت:...
جونگکوک از دست ا.ت کشید ساکارو
ا.ت:از آمازون اومدی؟
تهیونگ تو گوش ا.ت:آبرومو ب گا دادی
ا.ت:چیکار کنم؟
ته:موئدب باش لطفا
ا.ت:باشه
ا.ت:خیلی ممنون که ساک هارو از دستم قاپیدی
ته:🤦🏻♂️
جونگ سو:خب من و مین هو تو یه اتاق میخوابیم
اصن از این خوشم نمیاد ععههه خیلی دو روزه(اروم)
مین هو بیا اتاق مامان و بابام
اینجوری اتاق کم نمیاد
مین هو:از خداتم باشه عنتر
جونگکوک:تهیونگ و جونگ گیو میتونین بیاین اتاق من
رفتن🚶🏻♂️🚶🏻♂️🚶🏻♂️🚶🏻♂️
ا.ت:پس من و هیونجین و فیلیکس تو یه اتاق؟
شت من میرم تو حال شما هم میتونین برین اتاق جونگ سو
هیونجین و فیلیکس:باشه
ا.ت ویو
رفتم تو حال
رو یه مبل خوابیدم
نیم ساعت بعد
این صدای چیه؟
گربه
اینجا خیلی سر و صدا
من میرم پیش هیونگام
درو باز کرد`رفت تو اتاق برقا خاموش بود
....
#فیک
(چشماش بستس) جونگکوک بدو بدو رفت بیرون و از پله ها اوفتاد پایین و صدای خیلی بلندی داد
مثل شتلقققققققق
حتی جونگ سو هم ک هدفون داشت شنید
هیونجین و ا.ت و جونگ سو اومدن بالای پله ها
با چشمای از حدقه در اومده به جونگکوک که پخش زمین بود نگاه میکردن
جونگ سو هدفونشو از رو گوشش برداشت از دستش ول شد افتاد تو سر جونگ کوک
همون لحظه
دینگ دینگ(صدای زنگ)
ا.ت هم خواست بره پایین درو باز کنه که اوفتاد رو جونگکوک 😂
لههههه شدمممم لنتییی بهت نمیخوره انقد سنگین باشی
ا.ت:گوه نخور
جونگ کوک:من تو رو نمیخورم
هیونجین از رو همه پله ها مثل جکی چان
اومد پایین درو باز کرد
جونگ سو هم اومد پایین دست ا.تو گرفت که بلند شه
با دیدن تهیونگ خودش هم اوفتاد رو ا.ت😂
جونگکوک خودشو کشید بیرون دست جونگ سو رو گرفت بلند شد
جونگکوک:نظرتون چیه یکم رژیم بگیرید؟
ا.ت:میزنم ناکارت میکنم،تقصیر خودته ها
جونگ سو:منم کمکت میکنم
حیف که الان مهمون داریم
جونگ کوک: شما ها فرشتههههه نجاتتتتت منییید(با فیلیکس و تهیونگ و جونگ گیو و همون مین هو خره)
ا.ت و جونگ سو قیافشونو کجو کله کردن
جونگ گیو:سلاااام نوناااا(بغل کردن ا.ت)
ا.ت:عیی این چندش بازی ها چیه
جونگ گیو از بغل ا.ت اومد بیرون:خیلی خری
سلام(رو به بقیه)
تهیونگ: ساکتونو پس من بیارم؟؟؟
فیلیکس:مگه خدمتکارا هویجن؟
ا.ت:,هی مگه نمیبینی ساعت چهاره؟
الان خوابن
تو بیا استراحت کن من ساکارو میارم
رفت ساک تهیونگو جونگ گیوو هم برداشت
ته:سنگینه بذار بیارم کمکت
ا.ت:چی فکر کردی؟من زور این یه چصه وسایلم نداشته باشم؟
مین هو:مال منم بیار دیگه
ا.ت:مگه من نوکرتم؟
مین هو:...
ساکشو برداشت فیلیکس هم ساکشو برداشت
ا.ت:اینا رو کجا ببرم(رو به جونگ سو)
جونگکوک:بده من ببرم
ا.ت:...
جونگکوک از دست ا.ت کشید ساکارو
ا.ت:از آمازون اومدی؟
تهیونگ تو گوش ا.ت:آبرومو ب گا دادی
ا.ت:چیکار کنم؟
ته:موئدب باش لطفا
ا.ت:باشه
ا.ت:خیلی ممنون که ساک هارو از دستم قاپیدی
ته:🤦🏻♂️
جونگ سو:خب من و مین هو تو یه اتاق میخوابیم
اصن از این خوشم نمیاد ععههه خیلی دو روزه(اروم)
مین هو بیا اتاق مامان و بابام
اینجوری اتاق کم نمیاد
مین هو:از خداتم باشه عنتر
جونگکوک:تهیونگ و جونگ گیو میتونین بیاین اتاق من
رفتن🚶🏻♂️🚶🏻♂️🚶🏻♂️🚶🏻♂️
ا.ت:پس من و هیونجین و فیلیکس تو یه اتاق؟
شت من میرم تو حال شما هم میتونین برین اتاق جونگ سو
هیونجین و فیلیکس:باشه
ا.ت ویو
رفتم تو حال
رو یه مبل خوابیدم
نیم ساعت بعد
این صدای چیه؟
گربه
اینجا خیلی سر و صدا
من میرم پیش هیونگام
درو باز کرد`رفت تو اتاق برقا خاموش بود
....
#فیک
۶.۲k
۱۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.