فیک کوک(عشق واقعی من)
فیک کوک(عشق واقعی من)
پارت ۶
مشغول صحبت با اون جو بودم که
+ اون جو من میرم دستشویی
اون جو: اوک
داشتم میرفتم دستشویی که به یکی خوردم
سرم رو بالا نیوردم
+عااا متاسفم و تعظیم کوتاهی کردم یه قدم به جلو برداشتم که دیدم صدام کرد
_ ا/ت تویی؟ دوباره باهم برخورد کردیم
وای نه کوک بود من به کوک خوردم
برگشتم و با لحنه خیلی جدی گفتم
+ احساس میکنم تعقیبم میکنی هر جا میرم تو هستی مگه چه گناهی کردم که هرجا میرم باید تورو ببینم
_ تند پیش نرو
اینو گفت و رفت یه کم ازش ترسیدم ولی بیخیال ازش رد شدم و رفتم دستشویی
بعد از یک ساعت مسته مست شده بودم فقط منو سوجین مست بودیم
اون جو و هانا زیاد نخوردن
سرم رو بالا آوردم وای کوک هنوز نرفته یعنی چی
بی توجه بهش رفتم دستشویی اصلا حالم خوب نبود
از زبان کوک
دیدم ا/ت پاشد رفت سمت دستشویی
من اونقدر مست نبودم ولی خب
منم پشت سر ا/ت رفتم سمت دستشویی در رو باز کردم که با یه ا/ته خسته و مست روبه رو شدم
از زبان ا/ت
یااااا جونگکوکیییی چرا همیشه جلو راهم سبز میشی دیگه نمیتونم تحملت کنم هر بار که میبینمت قلبم یجوری میشه بسهه دیگه
یهو به آینه نگاه کردم که کوک رو دیدم تعجب کردم و سریع برگشتم ولی خب مست بودم و رفتم سمتش و همون حرفارو توو روی خودش زدم به صورتش نگاه کردم نمیدونستم چی دارم میگم ولی فقط میخواستم احساساتم رو بهش بگم
از زبان کوک
با حرفایی که ا/ت زد قلبم یجوری شد
_ ا/ت منم با هر بار دیدنت اینجوری میشم ولی نمیدونم باید چیکار کنم
دیدم ا/ت چیزی نگفت
محو صورتش شده بودم نمیدونستم چیکار کنم
صورتش رو خیلی بهم نزدیک کرده بود دیگه نمیتونستم صبر کنم و ...
لایک و فالو کنید تا پارت بعد رو بذارم:)
پارت ۶
مشغول صحبت با اون جو بودم که
+ اون جو من میرم دستشویی
اون جو: اوک
داشتم میرفتم دستشویی که به یکی خوردم
سرم رو بالا نیوردم
+عااا متاسفم و تعظیم کوتاهی کردم یه قدم به جلو برداشتم که دیدم صدام کرد
_ ا/ت تویی؟ دوباره باهم برخورد کردیم
وای نه کوک بود من به کوک خوردم
برگشتم و با لحنه خیلی جدی گفتم
+ احساس میکنم تعقیبم میکنی هر جا میرم تو هستی مگه چه گناهی کردم که هرجا میرم باید تورو ببینم
_ تند پیش نرو
اینو گفت و رفت یه کم ازش ترسیدم ولی بیخیال ازش رد شدم و رفتم دستشویی
بعد از یک ساعت مسته مست شده بودم فقط منو سوجین مست بودیم
اون جو و هانا زیاد نخوردن
سرم رو بالا آوردم وای کوک هنوز نرفته یعنی چی
بی توجه بهش رفتم دستشویی اصلا حالم خوب نبود
از زبان کوک
دیدم ا/ت پاشد رفت سمت دستشویی
من اونقدر مست نبودم ولی خب
منم پشت سر ا/ت رفتم سمت دستشویی در رو باز کردم که با یه ا/ته خسته و مست روبه رو شدم
از زبان ا/ت
یااااا جونگکوکیییی چرا همیشه جلو راهم سبز میشی دیگه نمیتونم تحملت کنم هر بار که میبینمت قلبم یجوری میشه بسهه دیگه
یهو به آینه نگاه کردم که کوک رو دیدم تعجب کردم و سریع برگشتم ولی خب مست بودم و رفتم سمتش و همون حرفارو توو روی خودش زدم به صورتش نگاه کردم نمیدونستم چی دارم میگم ولی فقط میخواستم احساساتم رو بهش بگم
از زبان کوک
با حرفایی که ا/ت زد قلبم یجوری شد
_ ا/ت منم با هر بار دیدنت اینجوری میشم ولی نمیدونم باید چیکار کنم
دیدم ا/ت چیزی نگفت
محو صورتش شده بودم نمیدونستم چیکار کنم
صورتش رو خیلی بهم نزدیک کرده بود دیگه نمیتونستم صبر کنم و ...
لایک و فالو کنید تا پارت بعد رو بذارم:)
۹.۲k
۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.