چند پارتي تهيونگ
پرش زماني به بعد شام
ويو تهيونگ
تقريبا ساعت٩ بود كه ديدم ا/ت رو مبل نشسته ازش تشكر كردم و نشستم پيشش و لبشو كيس كردم و گفتم: خيلي وقته باهم رابطه نداشتيم دلم برات تنگ شده تو چي دلت براي ددي تنگ نشده دارلينگم ؟
ا/ت : چرا تنگ شده ددي
برايد استايل بغلش كردم و بردمش تو اتاق و پرتش كردم رو تخت روش خيمه زدم و لبشو عميق بوسيدم……
خماري😂
ادامه دارد
ويو تهيونگ
تقريبا ساعت٩ بود كه ديدم ا/ت رو مبل نشسته ازش تشكر كردم و نشستم پيشش و لبشو كيس كردم و گفتم: خيلي وقته باهم رابطه نداشتيم دلم برات تنگ شده تو چي دلت براي ددي تنگ نشده دارلينگم ؟
ا/ت : چرا تنگ شده ددي
برايد استايل بغلش كردم و بردمش تو اتاق و پرتش كردم رو تخت روش خيمه زدم و لبشو عميق بوسيدم……
خماري😂
ادامه دارد
۲۶۵
۲۶ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.